الطب الكبير يا فرشته نجات (فارسي) - محمد سرور الدين - الصفحة ١٢
مكتب خداشناسى است.
غذا بجاى دوا هر قدر علم بيشتر از اسرار طبيعت پرده بردارد وانسان به كمك چراغ دانش باعماق ذرات ولابلاى عناصر ومواد راه يابد اهميت غذا بيشتر مىشود.
روزى كه بشر پا بعرصه وجود گذاشت وطبيعت بعنوان چشم روشنى مواد خوراكى را باو هديه كرد نخستين چيزى كه انسان به وجود آن پى برد وبدنبال آن به تكاپو افتاد همين خوراكى ها بود. سالها گذشت وانسان فقط براى سد جوع ورفع گرسنگى از اين غذاهاى طبيعت استفاده مىنمود وبراى رفع آلام ودرمان بيماريهاى خود متوسل به اوهام وخرافات مىشد وچون از اين راه نتيجه اى بدست نياورد بر تلاش خود افزود تا اينكه چهار هزار سال پيش حكماء ودانشمندان يونان پى به خواص بعضى از خوراكيها برده و تعداد زيادى از علفهاى تلخ وبدمزه را بعنوان دارو شناختند. اين كشف مهم توأم با چند اشتباه اساسى بود، زيرا آنها تصور كردند دارو هر قدر تلختر وبد طعم تر باشد تأثيرش بيشتر است وخوراكيهاى مأنوس ولذيذ كه عنوان غذادارند فاقد اثر داروئى مىباشد اين اشتباه بهمين جا خاتمه نيافت، بلكه بيماران را كه احتياج به مواد غذائى مفيد مينمودند. اين اشتباهات هنوز هم ادامه دارد وجانشين شدن املاح ومواد مصنوعى بجاى گياه هاى طبى مزيد بر علت شده است.
اگر سابقا مريض را از خوردن ميوه پرهيز ميدادند، لااقل او را با فلوس وپر سياوشان وتخم خيار وترنجبين كه داراى ويتامينهاى مفيد بودند، معالجه مىكردند ولى امروز پزشكى جديد سولفات دوسود را بجاى فلوس وسنا آورده وترپين وبزوات دوسود جانشين گل بنفشه وعرق كاسنى گرديده است. حال اگر اين بيمار را هم بدستور خاله قزى وكلثوم ننه از خوردن سرخ كردنى وچيزهاى بودار وميوه هاى مفيد هم پرهيز دهيم نبايد اميدى ببهبود او داشته باشيم، اكنون پس از چهار هزار سال آب گلابى جانشين فلوس شده وسولفات دوسود گس وشور وسولفات دومنيزى تلخ را هم از بين داروها خارج كرده است.
(١٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 ... » »»