الأصول الأربعة في ترديد الوهابية - حكيم معراج الدين - الصفحة ٤٣
سرور عالم را صلى الله عليه و سلم كه در شأن اهل حرمين فرموده است ان الشيطان قد يئس ان يعبد في جزيرة العرب و در حديث ديگر اهل حجاز را بشارت ايمان داده است و سنگدلى و جفاء را در اهل مشرق كه نجد در شرق حجاز است فرموده لفظ حديث اين است غلظ القلوب والجفاء في المشرق والايمان في اهل الحجاز صحيح مسلم و نيز آن حضرت صلى الله عليه و سلم به درگاه الهى عرض كرده است اللهم لا تجعل قبرى و ثنا يعبد بعدى و يقين كه همين دعاى او به درگاه او تعالى مستجاب است پس همين مزار مقدس را نجديان صنم اكبر نام كرده اند و در انهدام آن مىكوشند اين چه مقدار بى ادبى و گستاخى و توهين آن حضرت است صلى الله عليه و سلم قاعده نجدى پرستان را عادت است كه هرگاه آيات قرآنى و احاديث نبوى در ترديد آنها پيش مىشوند و از جوابش عاجز مىشوند مىگويند كه دليلى از قول امام خود ابوحنيفه رح پيش كن در باب سماع موتى و استمداد و عرس ومولود شريف و بوسفه قبر وغيرها قول امام خود پيش كن و اين نهايت قول بى بنياد عاميانه است زيرا كه مقلدين مذاهب اربعه خوب مىدانند كه در هر جزئيه قول امام را جستن خلاف اصول مذهب است مسائل فقهيه به سبب امتداد زمانه روز به روز نو پيدا مىشوند پس حكم آنها از اصول قواعد مذهب علماء وقت پيدا كردن مىتوانند مذهب حنفى فقط نام قول حضرت امام اعظم و ابو يوسف و محمد و زفر رحمة الله عليهم نيست كه در جزئيات مسائل تنقيدات علماء متاخرين هم مذهب حنفى است مولانا مولوى عبدالحى در صفحه 166 كتاب سعى مشكور مىفرمايد لايلزم تصريح كل من الفروع والجزئيات عن الأئمة فالعلوم تتزائد يوما فيوما
(٤٣)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 ... » »»