چكيده انديشه‌ها (فارسي) - الدكتور محمد التيجاني - الصفحة ١١٨
همين بوده است (1).
17 - " عايشه " تا " عثمان " زنده بود مىگفت: " پير نادان را بكشيد " اما همين كه خبر خلافت على (عليه السلام) را شنيد، به بهانه خونخواهى " عثمان " با حضرت وارد جنگ شد (2).
18 - همين " عايشه " كه پدرش را در خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله) به خاك سپرد و " عمر " را در كنار پدر، هنگامى كه امام حسين (عليه السلام) خواست برادرش امام حسن (عليه السلام) را در كنار جدش به خاك بسپارد سوار بر قاطر حاضر شده، مانع مىشود، كه " ابن عباس " به او مىگويد:
- " آن روز بر شتر سوار شدى و امروز بر قاطر، اگر زنده بمانى بر فيل هم سوار خواهى شد، تو فقط يك نهم از يك هشتم اين اطاق را حق دارى ولى در تمامى ميراث تصرف كردى (3).

(1) همراه با راستگويان، ص 251 تا ص 256، و اهل سنت واقعى، ج 2، ص 75 تا ص 85.
(2) تاريخ " طبرى "، ماجراهاى سال 36، ج 4، ص 459.
(3) اولا بر اساس روايت ساخته پدرش انبياء ارث نمىگذارند، ثانيا يك هشتم ميراث كه متعلق به زنان است اگر بين 9 همسر پيامبر تقسيم گردد مىشود يك هفتاد و دوم، كه اگر حجره " عايشه " را بر آن تقسيم كنند شايد سهم او معادل يك وجب در يك وجب گردد، شاعر كلام " ابن عباس " را اين گونه به شعر در آورده است:
تجملت تبغلت * ولو عشت تفيلت لك التسع من الثمن * وفى الكل تصرفت اما هفت هشتم باقى مانده متعلق به حضرت زهرا " س " است كه به اولاد او مىرسد. (از آگاهان بپرسيد، ج 1، ص 148 تا ص 214، آنگاه هدايت شدم، ص 191 تا ص 200).
(١١٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 ... » »»