* ه: " معاويه بن أبي سفيان " " معاوية و ما أدريك ما معاوية!! " 1 - پدرش " ابوسفيان " و مادرش " هند " از رهبران عداوت و دشمنى با پيامبر (صلى الله عليه وآله)، جوانى اش را در كنار پدر در بسيج سپاهيان و نبرد با رسول خدا (صلى الله عليه وآله) سپرى كرد و آنگاه كه در فتح " مكه " مغلوب شد تسليم گشت بدون آنكه ايمان بياورد ولى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) با بزرگوارى والايش از آنها در گذشت و طليقشان (1) ناميد.
2 - پس از رحلت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) پدرش به انگيزه ايجاد فتنه و ريشه كنى درخت نو پاى اسلام شبانه نزد على (عليه السلام) آمد و او را به شورش عليه " ابوبكر " و " عمر " تشويق و ترغيب نمود و به پول زياد و سپاهيان وعده اش داد اما على (عليه السلام) كه از نيت پليدش آگاه بود او را از خود راند (2).
3 - " معاويه " حتى يك روز هم ايمان نياورد، " مطرف بن مغيرة بن شعبه " مىگويد:
- " پدرم هميشه با معاويه سخن مىگفت و از عقل و شعور او تعريف كرده اظهار شگفتى مىكرد، شبى او را غمگين يافتم، از خوردن غذا هم امتناع ورزيد، علتش را جويا شدم گفت: فرزندم من از نزد پليدترين مردم آمده ام.
گفتم: او كيست؟
گفت: هنگامى كه با معاوية تنها شديم به او گفتم: اى امير