تشيع در تسنن (فارسي) - السيد محمد رضا مدرسي - الصفحة ٣٠٠
" مالك " مكروه مى دانست كه كسى بر طنفسه، يا زيرانداز مو، پارچه يا پوست سجده كند. او مى گفت: اشكالى ندارد كه بر اينها بايستد و ركوع كند و بنشيند، ولى بر آنها سجده نكند و كف دستش را بر آنها نگذارد. اما در سنگريزه و مشابه آن نظير روئيدنى‌هاى زمين اشكالى نمى ديد كه بر آنها سجده شود و دو كف دست بر آنها گذاشته شود.
بنابر اين، به تصريح عده اى از دانشمندان اهل تسنن، اصل آن است كه سجده بر زمين انجام شود و بر غير آن جايز نيست، مگر مثل خمره (1) و حصير وكلا آنچه از زمين مى رويد كه مأكول وملبوس نباشد و روايات جواز سجده بر فرش و پوست وثوب يا بايد حمل بر معنايى شود كه با روايات گذشته قابل جمع باشد، مثلا حمل بر ضرورت ولابديت حقيقى شود و يا به واسطهء تعارض و منافات آن با روايات ديگر كنار گذاشته شود.
خلاصه هر كه پيشانى بر خاك بسايد، عمل رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) را الگوى خود قرار داده است و فرمان حضرت را اطاعت كرده كه فرمود:
ترب وجهك، (2) چهره ات را به خاك بساى.
و در مقابل، هر كس مانع از چنين سجده اى شود، به " ابوجهل " اقتدا كرده است، چنان كه " مسلم " در " صحيح " و " احمد " در " مسند " از " ابوهريره " نقل مى كنند كه گفت:

1. خمره، حصير يا سجاده ء كوچكى است كه از شاخهء خرما بافته مى شود. (ويراستار) 2. سنن الترمذى، كتاب الصلاة، رقم 348، مسند احمد، باقى مسند انصار، رقم 25360 و 25519 (ترقيم العالميه). همچنين: كنز العمال، ج 4، ص 79 وج 7، ص 342 وج 8، ص 86، رقم 295 و 4559.
(٣٠٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 ... » »»