" مالك " مكروه مى دانست كه كسى بر طنفسه، يا زيرانداز مو، پارچه يا پوست سجده كند. او مى گفت: اشكالى ندارد كه بر اينها بايستد و ركوع كند و بنشيند، ولى بر آنها سجده نكند و كف دستش را بر آنها نگذارد. اما در سنگريزه و مشابه آن نظير روئيدنىهاى زمين اشكالى نمى ديد كه بر آنها سجده شود و دو كف دست بر آنها گذاشته شود.
بنابر اين، به تصريح عده اى از دانشمندان اهل تسنن، اصل آن است كه سجده بر زمين انجام شود و بر غير آن جايز نيست، مگر مثل خمره (1) و حصير وكلا آنچه از زمين مى رويد كه مأكول وملبوس نباشد و روايات جواز سجده بر فرش و پوست وثوب يا بايد حمل بر معنايى شود كه با روايات گذشته قابل جمع باشد، مثلا حمل بر ضرورت ولابديت حقيقى شود و يا به واسطهء تعارض و منافات آن با روايات ديگر كنار گذاشته شود.
خلاصه هر كه پيشانى بر خاك بسايد، عمل رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) را الگوى خود قرار داده است و فرمان حضرت را اطاعت كرده كه فرمود:
ترب وجهك، (2) چهره ات را به خاك بساى.
و در مقابل، هر كس مانع از چنين سجده اى شود، به " ابوجهل " اقتدا كرده است، چنان كه " مسلم " در " صحيح " و " احمد " در " مسند " از " ابوهريره " نقل مى كنند كه گفت: