خلق مكلف باشند به معرفت امامى كه هنوز موجود نشده است و آن امام معدوم، امام زمان ايشان باشد و التزام به آن فظيع از قول و اعتقاد است.
و ثالثا:
آنكه مقتضى حديث متواتر كه " الأئمة من قريش وهم اثنى عشر خليفه و لا يزال الاسلام عزيزا منيعا بهم " كه زياده از هفتاد حديث است كه همه آنها را علماء عامه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند با قطع نظر از آنچه علماء شيعه آن حديث متواتر را نقل نموده اند دليل قطعى است كه بايد مهدى موعود (عليه السلام) متولد شده باشد از صلب امام حسن عسكرى (عليه السلام) و فرزند او باشد زير را كه به غير او عدد اثنى عشر متحقق نخواهد بود و استمرار وجود خليفه در ميان امت چنان كه صريح اين اخبار است تحقق نخواهد يافت. كما فصلنا هذه الاخبار وبينا وجه دلالتها على المطلوب فراجعها و رابعا:
آنكه اين اخبار وارده در باب مهدى (عجل الله تعالى فرجه) محفوف است به قراين قطعيه كه اگر منضم شود به خبر واحد هر آينه دليل قطعى بر مدعا خواهد بود فضلا از انضمام آن باخبار متواتره چه آنكه اين اخبار و مضامين آنها كه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) و ائمه هدى (عليهم السلام) وارده شده است در حق آن بزرگوار از باب اخبار به مغيبات است قبل از وقوع آن و كثيرى از امور كه ذكر نموده اند در صفحه خارجي واقع شده چون قول ايشان كه او را غيبتى است طولانى و آنكه مردم در زمان غيبت در شك و ريب خواهند بود از وجود و حيات او و آنكه او امام نهم از فرزندان حسين (عليه السلام) است و تعيين آباء طاهرين او واحدا بعد واحد و كثيرى از علامات ظهور او كما سنذكرها ان شاء الله تعالى (8) كه تحقق و به وقوع رسيده و با اين قراين قطعيه