است كه ناطق عن الله و صادق في الله است و از صلب جعفر مولود تقى نقى طاهرى بيرون مىآورد خداى تعالى كه سمى موسى بن عمران است كه واثق بالله و حجت خداوند يكتاست و از صلب موسى بيرون مىآورد فرزندى كه خوانده مىشود به رضا ومعدن علم و موضع حلم است كه وفى ورضى است و بيرون مىآورد از صلب او فرزندش محمد را كه او محمود واطهر در خلق واطهر در خلقت است مرغب في الله تعالى است و از صلب او خارج مىشود ولد او على كه طاهر الحسب و صادق المهجه است و ولى خداست و از او بيرون مىآورد حسن نقى طاهري را كه ناطق از جانب خداوند است و پدر حجت الله است كه مولى بالله و مرشد به سوى خداست و بيرون مىآورد از صلب او قائم (عليه السلام) ما اهل بيت را كه يملاء الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا كه از براى اوست هيبت موسى و بهاء عيسى و حكم داود " و بعد از آن تلاوت فرمود:
" ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم و از براى اوست غيبت طولانى كه اظهار مىفرمايد خدا به او دين اسلام را و فرو مىنشاند به او كفر را " و در خبر ديگر به همين نحو جبرئيل خبر داد به حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله) و ابراهيم بن محمد حموينى به سند خود از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) روايت كرده كه پدرم به جابر بن عبد الله انصاري امر فرمود كه اظهار دارد آن لوحى را كه در نزد فاطمه زهرا (سلام الله عليها) استكباب نمود. جابر آن لوح را بيرون آورد و در نزد پدرم نيز لوحى بود بيرون آورد. و آن دو لوح به قدر يك حرف اختلاف نداشتند و در آن لوح مندرج بود خطابات الهيه به حضرت سيد انبياء (صلى الله عليه وآله) از آن جمله آنكه حسين را مخزن وحى خود قرار دادم و او را گرامى داشتم به شهادت و به دوستى او و عترت و ذريه او مردم را ثواب بخشم كه اول ايشان سيد عابدان و زينت گذشتگان اولياء من است و بعد از او فرزند او محمد كه شكافنده علم ومعدن