شده است و نظر به اين كه حجر اسماعيل داخل مطاف است و خود بيست ذراع است، پس در طرف آن بيش از شش ذراع و نيم نبايد دور شد. و لكن ظاهر اين است كه طواف در دور تر از اين مسافت بيست و شش ذراع و نيم نيز كافى باشد، خصوصا براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد. و مراعات احتياط با قدرت و تمكن بهتر و اولى است با تحرى اوقات خلوت نسبى و عدم تمكن از طواف در حد لازم اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعايت اختلاف اطراف در مانع.
مسأله 307 - هر گاه طواف كننده از مطاف بيرون رفته و وارد كعبه شود، آن جزء از طوافش باطل است.
مسأله 308 - چنانچه هنگام طواف روى شاذروان رفت، آن مقدار از طواف كه روى شاذروان بوده باطل است و اعاده آن لازم است و احتياط اين است كه هنگام طواف دست خود را از طرف شاذروان به ديوار كعبه يا اركان آن درازا ننمايد مسأله 309 - هر گاه طواف كننده در حجر اسماعيل برود، شوطى كه رفتن در حجر در او بوده باطل و لازم است اعاده شود.
و در حكم رفتن در حجر است بالا رفتن بر ديوار حجر بلكه احوط اين است كه در حال طواف دست بر ديوار حجر هم نگذارد.
مسأله 310 - هر گاه طواف كننده بدون عذر از مطاف خارج