جواب: هر گاه كسى مجبور باشد در ملازمت، به قصد اضرار به مسلمين و خوردن مال حرام نمىرود و لكن از راه بىپروايى خود، از حال خود مىداند كه حرام خواهد خورد و اگر در بين راه اتفاق افتد عبور در زرع مردم خواهد كرد، بلكه اخذ از آن هم خواهد كرد، لكن در ابتداى سفر به قصد اين معنى سفر نمىكند، باز اظهر در اينجا اين است كه قصر مىكند و افطار مىكند، و اما هرگاه مجبور نباشد بايد ديد كه دفع ضرر و محافظت مال به حد وجوب رسيده كه تواند مرتكب حرام شد يا نه، و اصل متابعت ظالم در غالب اسفار خصوصا در جنگها حرام است و بر فرضى كه جايز باشد و مقصود او از سفر، گرفتن سورسات و فعل معصيت نباشد، باز اظهر جواز قصر و افطار است.
147 - سؤال: در حين مراجعت از سفر نامشروع، نماز و روزه را قصر كند يا اتمام؟
جواب: هرگاه برگشتن متمم سفر اول است و يك سفر محسوب مىشود مثل دزدى كه مىرود به راه زدن، به حد هشت فرسخ و بيشتر و بر مىگردد، او در برگشتن هم تمام مىكند، هر چند از آن سفر، مطلبش به عمل نيامده باشد. و هرگاه متمم سفر نباشد، بلكه سفر تازه باشد. مثل اينكه قصد اقامت كرد و در مراجعت هم قصد حرامى ندارد، در اينجا در برگشتن آن، قصر مىكند و همچنين هرگاه توجه كرد و از قصد معصيت بازگشت، ديگر بعد از اين، قصر مىكند.
148 - سؤال: يقين دارد كه نماز قضا دارد و نمىداند كه چقدر دارد و از چه نماز زياده دارد و ترتيب قضا شدن را نمىداند. چه بايد كرد؟
جواب: اظهر در اين صورت، عدم وجوب ترتيب است و اظهر و احوط آن است كه آنقدر را، نماز كند كه گمان غالب براى او حاصل به وفاى به آن. و در وقت نماز كردن، ترتيب نمازها را منظور داشته باشد. يعنى اينكه نماز روز به روز به ترتيب معهود بكند تا مظنه غالب حاصل شود و اگر در بين ايام گذشته در سفر، نمازى از او فوت شود، آن را هم ملاحظه كند كه قضا را هم قصر كند به قدرى كه ظن غالب او به وفا حاصل شود.
149 - سؤال: در سفر معصيت بعد از ركعت سوم نماز عصر كه روزه هم هست، از معصيت رجوع كند چه بايد كرد؟