و اسر و قتل مسلمين و تسخير جميع بلاد اسلام آمدهاند شرعا واجب شد، ثواب مجاهدين و مقاتلين در اين قتال با ثواب مجاهدين بين يدى الامام تفاوتى دارد يا نه؟ و كسى كه با نيت قربت در اين دعوى كشته شود او را " شهيد " مىتوان گفت يا نه؟ و آيات و احاديث كه در فضايل و ثواب جهاد نازل و وارد است بر اين هم شامل است يا نه؟ و آيا عموم اوامر وارده از شارع در باب جهاد بر اين قسم هم تعلق گرفته است يا نه؟ و آيا اين مدافعه و مجاهده بر عبد و مرئه لازم است يا نه؟
جواب: شكى نيست در اينكه بر كسى كه قتال مىكند با اين جماعت (در صورتى كه مقصود ايشان تغيير احكام اسلام و تبديل دين خداست يا مقصود ايشان قتل و غارت ونهب مسلمين است) صادق است بر او كه قتال مىكند في سبيل الله. هر گاه نيت او خالص باشد از براى خدا و حفظ دين خدا و حفظ مسلمين از براى خدا، پس هر حديثى كه دلالت مىكند بر فضيلت قتال در راه خدا، دلالت مىكند بر فضيلت اين قتال خاص. چنان كه روايت شده به سند معتبر از حضرت صادق (ع): " قال: قال رسول الله (ص): ان جبرئيل اخبرنى بامر قرت به عينى وفرح به قلبى. قال: يا محمد من غزا من امتك في سبيل الله فاصا به قطرة من السماء اوصداع كتب الله (1) له شهادة ". و در مضمون همين است، روايت معتبر ديگر و همچنين چندين خبر معتبر ديگر هست در عموم فضيلت از براى مقاتله في سبيل الله. و در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق (ع) روايت شده: " قال: قال رسول الله (ص): وفوق كل ذى بر بر حتى يقتل في سبيل الله فاذا قتل في سبيل الله فليس فوقه بر " (2).
و در روايت ديگر، باز همين مضمون و در آخر آن اين است كه: " وفوق كل ذى عقوق عقوق حتى يقتل احد والديه فاذا قتل احد والديه فليس فوقه (3) عقوق ". كه از اين روايتها بر مىآيد كه فعل نيكى بالاتر از كشته شدن در راه خدا نيست، پس بايد فرقى ما بين حضور امام وعدم آن نباشد. و اگر بگويى چه مىشود كه در اين جنس عمل