جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ٢٩١
جواب: ظاهر اين است كه اجاره آن نايب، منفسخ مىشود به سبب ترك حج، خواه وصى، شرط همان سال را كرده باشد يا مطلق باشد و قرينه اقتضا كند كه مراد، همان سال است و به قدر آنچه عمل كرده از اجرت به او وا مىگذارند و باقى را پس مىگيرند.
و هرگاه آن ننايب، خواهش كند كه از او پس نگيرند و ضامن شود كه در سال ديگر بكند، لازم نيست اجابت او، و بر فرض اجابت هم اجاره ثانى خواهد بود. و اما هرگاه، شرط آن سال را نكرده باشد، بلكه مطلق باشد و قرينه هم نباشد، واجب است بر اجير كه حج را بجا بياورد در آن سال، اگر دفع مانع شود، و در سال ديگر اگر رفع مانع نشود، و لكن اشكال كار در اين است كه آيا از براى طرفين تسلط فسخ است يا نه؟
شهيد (ره) تقويت اين كرده كه هر يك را مىرسد فسخ، و مستند او واضح نيست. و در صورت اختيار فسخ، باز اجرت آنچه كرده است به او وا مى گذارند و تتمه را پس مىگيرند، و بدان كه ظاهر اين است كه در مسئله فرقى نباشد ما بين اينكه نايب، ممنوع شود از حج، قبل از احرام و دخول حرم، يا بعد از آن. و آنچه گفته‌اند در صورتى است كه نايب بميرد (بعد از احرام و دخول حرم كه چيزى از اجرت را پس نمىگيرند و حج نايب مجزى و مسقط است از منوب عنه) به دليل خارجى است و اگر نه، قاعده اجاره اقتضا مىكند كه در آنجا هم به قدرى كه از عمل، باقى مانده از اجرت پس مىگيرند.
و ظاهرا خلافى هم در مسئله نباشد، چنان كه از مسالك ظاهر مىشود. هر چند عبارات شرايع اشعارى به خلاف دارد. و به هر حال در صورتى كه نيابت نايب منفسخ شد به سبب منع از حج، هر گاه ممكن شود بايد آن وصى، كسى را از محل ممنوع شدن اجير كند كه تتمه افعال را بجا آورد، مگر در صورتى كه ما بين مكه و ميقات، ممنوع شود كه در آنجا بايد از ميقات، اجير گرفت، چون احرام از غير ميقات نمىتوان گرفت و بايد كه اين اجير هم محرم شود.
و هرگاه در آن سال، ممكن نشود، ظاهر اين است كه بايد در سال آينده نايب بگيرد آن وصى از محل منع از حج، اعمال را تمام كند.
و بدان كه آنچه گفتيم در صورت ممنوع شدن نايب از حج، به جهت دشمن وغيره
(٢٩١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 ... » »»
الفهرست