معلوم نيست كه در زمان صدور شرع، اين معتاد اهل بلد شارع بوده باشد تا آنها را از باب مزاولات محسوب داريم.
7 - سؤال: آقا سيد على (1) سلمه الله در شرح صغير مىفرمايد " وينزع ثوب الميت من تحته للنص وفيه تصريح بان محله بعد الغسل وهو ايضا ظاهر تعليلهم الحكم بانه مظنة للنجاسة ويلطخ به اعالى البدن " تصديع كشيده نص مشار اليه را بيان فرمايند كه چيست و در كدام كتاب است و چگونه تعليل مذكوره افاده بعديت نزع ثوب مىكند.
جواب: ظاهر اين است كه مراد سيد سلمه الله از نص صحيحه عبد الله بن سنان است كه كلينى در باب " تكفين " و " حنوط " نقل كرده:
قال: قلت لابيعبد الله (ع) كيف اصنع بالكفن؟ قال يؤخذ خرقة فيشدبها مقعدته ورجليه قال قلت: فالازار قال انها لا تعد شيئا انما يصنع ليضم ما هناك لئلا يخرج منه شئ و ما يصنع من القطن افضل منهما، تخرق القميص اذا غسل ونزع من رجليه ثم الكفن قميص غير مزرور ولا مكفوف وعمامة يعصب بها رأسه ويرد فضلها على رجليه (2).
و ظاهر اين است كه " رجليه " تصحيف " وجهه " باشد، چنان كه صاحب منتقى گفته و گويا مراد سيد سلمه الله از قول ايشان " وايضا ظاهر تعليلهم الى اخره " اين باشد چون قبل از غسل، نجس شدن اعالى بدن ضرر ندارد و چون تطهير به سبب غسل حاصل مىشود، پس بايد مراد بعد غسل باشد و تحقيق اين است كه اين نص، مبتنى بر محافظت بدن از نجاست نيست كه بگوييم نجس شدن اعالى بدن قبل از غسل ضرر ندارد. پس مراد اجتناب از نجس شدن بعد غسل باشد بلكه آنچه از اخبار و كلام فقها بر مىآيد اين است كه مطلق اجتناب ميت از نجاست، مطلوب است خواه قبل از غسل باشد خواه بعد، بلكه از كلام ايشان بر مىآيد كه مراد، پاره كردن جامه است قبل از غسل و از جهت پا، كشيدن به جهت رفق و مدارا كردن با ميت و تجنب او از نجاست.