هر كدام پيشتر در ذمه او قرار گرفته آن را بكند، لكن وجوب آن، نزد حقير ظاهر نيست، بلى ترتيب ما بين مثل قضاى ظهر و عصر يك روز يا مغرب و عشاى يك شب را بايد منظور داشته باشد.
و بدان كه مشهور بين علما اين است كه در روزه هر گاه ولى نباشد كه قضا كند واجب است كه از اصل مال او در عوض هر روزى يك مد، از طعام كه پنجاه درم شاه است تصدق كنند و مراد از طعام، جو و گندم است و احوط دو مد است و اين در وقتى است كه وصيت نكرده باشد به روزه، بر وجهى كه ممضى ونافذ باشد، اما اگر وصيت كرده باشد، پس بايد وصيت او را به عمل آورد و تصدق ساقط مىشود، والله العالم.
405 - سؤال: زيد، در ماه مبارك رمضان در حال روزه با زوجه خود جماع نموده و قضاى صوم و اداى كفاره را بدون عذر شرعى چند سال به تأخير انداخته، آيا در اين صورت به جهت تأخير انداختن كفاره، كفاره ديگر بر او لازم مىشود يا به جهت تأخير انداختن قضاى صوم، كفاره لازم مىشود و يا به تأخير كفاره، كفاره ديگر لازم نمىشود و بر فرض لزوم، بيان فرمايند كه شرعا كفاره هر يك، چقدر مىباشد؟
جواب: به جهت تأخير كفاره، كفاره ديگر در كار نيست، و ليكن هر گاه قضاى روزه را بدون عذر تأخير كند تا رمضان آينده، كفاره بر او لازم است از هر روزى اطعام مسكين.
واشهر آن است كه مدى كافى است. يعنى يك مد، چهار يك سنگ تبريزى هشت عباسى تقريبا و بهتر آن است كه دو مد بدهد و با نان و گوشت هم باشد، يا نان خورشى ديگر، اگر گوشت بتواند بهتر است و اگر گندم يا غير آن بدهد خرج پختن او را بدهد بهتر است، و هرگاه چند ماه رمضان بگذرد و قضاى روزه نگرفته باشد، اظهر آن است كه كفاره متعدد نمىشود، والحال دليلى بر تعدد در نظر نيست.
406 - سؤال: آيا به محض شهادت عدلين، مىتوان روزه را خورد، يا بايد حاكم شرع حكم كند به ثبوت؟ و اما هرگاه حاكم شرع حكم كند به اين كه امروز عيد است يا اول رمضان است مىتوان به او اكتفا كرد يا نه؟
جواب: ظاهر اين است كه به محض شهادت عدلين مىتوان اكتفا كرد و احتياج به