جمع بين صلاتين وحدود آن (فارسي) - السيد محمد رضا مدرسي - الصفحة ١٥
خود) پس صورت جمع بوده است نه حقيقت جمع. اين تأويل نيز ضعيف است يا باطل به خاطر آن كه مخالف ظاهر است به گونه اى كه احتمال آن نمىرود، و عمل ابن عباس كه ذكر كرديم در حين سخنرانى و استدلال او به حديث براى صحت عملش و تصديق نمودن او توسط ابى هريرة و عدم انكار ابى هريرة، صريح در رد اين تأويل است.
وعده اى تأويل كرده اند كه اين روايت حمل مىشود بر صورت عذر مرض و مثل آن هر چه به معناى مرض از ساير اعذار باشد و اين قول احمد بن حنبل و قاضى حسين از اصحاب ما است و خطابى و متولى و رويانى از اصحاب ما آن را پذيرفته اند و همين مختار من است در تأويل آن به خاطر ظاهر حديث و به خاطر عملى ابن عباس و موافقه ابى هريرة و براى اينكه مشقت در بيمارى بيشتر از باران است. (1) من نمىدانم حديث ابن عباس چه ظهورى دارد در جواز جمع در حال مرض؟ آيا وقتى ابن عباس خطبه مىخواند همه بيمار بودند كه به اين عذر جمع بين صلاتين كنند!؟
واقعا عادت چگونه فهم انسان را ناقص مىكند و انسان را مبتلا به چنين تأويلاتى مىنمايد.
و به قول ابن حجر عسقلانى اگر پيامبر صلى الله عليه و سلم به خاطر مرض بين الصلاتين جمع نموده بود نيايد با او نماز بگذارند مگر كسانى كه مثل چنين عذرى دارند در حالى كه ظاهر آن است حضرت صلى الله عليه و سلم نماز را با اصحاب به جماعت خوانده است و ابن عباس در روايت خود به اين مطلب تصريح مىكند. (2) و باز شگفتى بر جاى مىماند كه ابن حجر خود دست به تأويل مىزند و بدون حجتى روايات را تأويل مىكند به جمع صورى كه در كلام نووى گذشت. و ابن حجر نيز گرفتار اعتراض يكى از اخلاف خود در حاشيه بر كتابش مىشود، كما اينكه محشى خود نيز گرفتار اشكال اسلاف است، و اين سر در گمى و حيرت فقط به خاطر اصرار بر اعراض از مذهب اهل بيت عليهم السلام است، و چه مىشد حداقل چون گروهى ديگر كه خود از آنان نقل مىكنند جمع در حضر را بپذيرند و وقت فضيلت را با وقت اجزاء در هم نياميزند، كما اينكه نووى مىگويد: عده اى از ائمه قائل به جواز جمع در حضر براى حاجت شده اند در

(1) - شرح نووى ج 5 ص 218.
(2) - فتح البارى ج 2 ص 30.
(١٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 » »»