قائم كرد لهذا او مشرك شد و طريقه او خلاف صريح قرآن است و او نه مجتهد بود و نه در او شروط اجتهاد موجود بودند و او قرن الشيطان است و او باغى است و از او هيچكس در مسلمانان زياده رذيل و منحوس نگذشته اباطيل وهابيه نقل از الجرح على ابى حنيفة طبع سعيد المطابع بنارس سنه 1330 و چون عبدالجليل سامردى كه كتابى بنام بوى غسلين در سنه 1319 طبع كرده و در آن هم داد گستاخى داده است و باز ديگر مقتدايان متقدمين آنها چون ابن تيميه و ابن قيم و ابن عبدالهاد و مقتدايان متأخرين اينها چون قاضى شوكانى مينى و مولوى اسمعيل دهلوى و صديق حسن خان بهوپالى وغيرهم اين جمله به نسبت فقه امام ابوحنيفه چيزها نوشته كه ذكر آنها نهايت تطويل طلب است خير آنها دانند عقائد و اعمال شان دانند به حكم آيه كريمه أفرأيت من اتخذ الهه هواه واضله الله على علم و ختم على سمعه وقلبه وجعل على بصره غشاوة فمن يهديه من بعد الله كيست كه گمراه او تعالى راه به راه راست آرد اما سوال در اينجا از فرقه ثانيه وهابيه كه خودها را در لباس حنفيت پوشانيده عوام وكم علمان را از راه مىبرند اين است لله ايمانا راست بگويند كه آيا شمايان عقائد اعمال طائفه او لى را نيك و مستحسن مىدانيد يا قبيح و نا جائز اگر نيك و مستحسن دانند پس به حكم حديث المؤمع من احب ايشان نيز جز ولا ينفك آنها مىباشيد و دعوى حنفيت شمايان به نفاق است پس آيات منافقين كفار كه در اول رساله تحرير يافته است بر شمايان هو بهور است و صادق مىآيند.
و اگر عقائد و اعمال و اقوال آنها را قبيح و ناروا مىدانيد پس قسم به ذات پروردگار شمايان را داده مىشود راست بگويند كه كدام فردى از افراد شمايان كدام كتابى كدام رساله كدام تحريرى و در ترديد آنها نوشته است يا نه اگر نوشته است نامش چيست و مصنفش كيست و اگر نه نوشته است غيرت اسلامى و حميت ايمانى