2 - فلسفه غيبت دومين شبهه اين است كه امامى كه از نظر ما پنهان است چه فايده مىتواند در بر داشته باشد. آيا بود و نبودش در اين حال مگر فرقى دارد؟
جواب: وقتى كه وجود و بقاء حضرت مهدى (عليه السلام) به موجب اخبار فراوانى كه بما رسيده قطعى شد لازم نيست كه ما حتما فلسفه غيبت آن حضرت را بدانيم. چنانچه فلسفه خيلى از احكام بر ما نامعلوم و پوشيده است. ولى اجمالا مىدانيم كه در مورد بحث ما يك مصلحت نهانى موجود است اگر چه آن مصلحت بر ما مخفى و پوشيده است. چنان كه مصلحت در اينكه نماز مغرب سه ركعت و نماز خفتن چهار ركعت است سرش بر ما پوشيده است. آيا مصلحت در آفرينش حيوانات و حشرات موذى مانند ببر و پلنگ و گرگ و مار و عقرب و مگس و پشه چيست؟ بر ما معلوم است؟ نه ولى اجمالا مىشود گفت كه سبب غيبت آن حضرت ترس و خوف اوست از دشمنان. چنان كه پيامبر اسلام نيز از ترس مشركين در غار پنهان شد و بار ديگر هم از ترس در شعب مخفى گرديد. و در بعضى روايات هم به اين موضوع اشاره شده است و مادامى كه اين سبب موجود است غيبت هم موجود است و گناه تعطيل حدود و احكام نيز بر آنها است كه اين ترس را ايجاد كرده اند.
نگو كه اين ترس و خوف چيزى نيست كه مخصوص به زمان آن حضرت باشد و بس. بلكه در زمان پدران آن حضرت هم اين ترس و خوف بوده است ولى آنها در ميان مردم ظاهر شدند و احكام و دستورات دين را به شيعه بيان كردند و راه تقيه را با طاغوتيان و ستمكاران پيش گرفتند. پس چرا او راه آنها را نپيموده است؟
زيرا در جواب گوئيم: آن حضرت چنانچه سيد مرتضى علم الهدى فرموده است مأمور به تقيه نيست. بلكه آنچه بر او واجب و فرض است، جهاد و مقاتله با دشمنان و اقامه دين خداست چنانچه اخبار و روايات متواتر از امامية و غير امامية بر اين سخن گواه است بر خلاف پدرانش كه اكثر آنان مأمور به خروج و