صبح شد، پيامبر ((صلى الله عليه وآله و سلم)) على بن ابى طالب و اسامة بن زيد را طلبيد، تا در مورد طلاق من، با آنان مشورت كند، اسامة بن زيد، بر اساس شناخت نسبت به خاندان پيامبر ((صلى الله عليه وآله و سلم)) به منزه بودنشان و محبت به آنها، گفت: يا رسول الله! خانواده توست، ما جز خوبى چيزى نمى دانيم، اما على بن ابى طالب ((عليه السلام)) گفت: خدا بر تو تنگ نگرفته، زن زياد است، اگر از خادمه بپرسى راستش را مى گويد، پيغمبر ((صلى الله عليه وآله و سلم)) بريره را طلب كرد و فرمود: آيا چيز مشكوكى ديده اى؟
بريره گفت: نه (1).