كرده است و تا آنجا كه اين جانب تتبع نموده ام 24 يا 25 مرتبه از آن مطالبى اقتباس نموده، گاه بسيار مطول قريب شش هفت صفحه بزرگ، و گاه يكى دو صفحه، و گاه يكى دو سه جمله، و شرح حال خود مؤلف آن را نيز در اواسط مجلس پنجم از كتاب خود مشروحا مفصلا با نقل مبلغ عظيمى از متن خود كتاب " نقض الفضائح " ذكر كرده است، و اينجانب از مطالعه اين فوائد بسيار مفيد تاريخى و جغرافيائى و ملل و نحلى يعنى راجع به مناقضات بين شيعه و اهل سنت و جماعت كه هر دو فرقه از اهالى خاك پاك ايران و عموما از سكنه رى و قزوين و قم و كاشان و آوه و ساوه و طبرستان و آن صفحات بوده اند، يعنى از همان نقاط و بلادى كه امروزه (اقلا از حيث دين و مذهب) همه با هم برادر و برابر ولى در آن اعصار به آن درجه با هم ضد و نقيض و به خون يكديگر تشنه بوده اند، كه اين همه كتب نفيسه از قبيل همين كتاب " نقض الفضائح " عبد الجليل قزوينى " و نهج الحق " علامه حلى و " ابطال الباطل " فضل الله بن روزبهان خنجى شيرازى و " احقاق الحق " قاضى نور الله شوشترى و " مجالس المؤمنين " همان مؤلف و صدها كتب ديگر از همين جنس از تصادم افكار آنها و از ردود و ابطالات و معارضات و مناقضات آنها با يكديگر به عمل آمده است.
بارى اين جانب از مطالعه اين همه فوائد لا تعد ولا تحصاى تاريخى و جغرافيائى و ملل و نحلى منقول از اين كتاب " نقض الفضائح " چنان كه عرض شده مدتهاى متمادى است كه از دل و جان از عشاق دل باخته شهداى مفتون اين كتاب از جان عزيز تر بودم، ولى در عرض اين مدت طويل از هر جا و هر كس كه مىپرسيدم و جويا مىشدم و در جميع فهارس كتابخانه هاى عمومى و خصوصى مشهوره كه تفحص مىكردم مطلقا و اصلا و به وجه من الوجوه اثرى و نشانى و خبرى از اين در يتيم بحر فضائل نمىيافتم، و دائما با خود مىگفتم.
با هيچ كس نشانى زان دلستان نديدم يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد