نمود، نمىتواند تأخير نمايد، ولى چنانچه مقدم داشت حج نيابتى را اظهر صحت است زيرا تعيين محمول بر عدم تاخير است مگر در صورت تصريح بر عدم تاخير و تقديم ولى چنانچه تأخير نمود (يعنى در سال بعد از سال تعيين حج را به جا آورد) اجاره منفسخ ولى ذمه منوب عنه برى مىشود و اجرتى مستحق نخواهد بود، ولى بعيد نيست مستحق اجرة المثل باشد در صورت انحلال قصد به ابراء و ابراء در سال معين.
مسأله 116 - هر گاه اجير به علت جلو گيرى دشمن يا از جهت بيمارى نتواند به حج برود و اعمال را به جا آورد، حكمش حكم كسى است كه از قبل خود حج بنمايد. و بيان حكم آن خواهد آمد.
و در صورتى كه اجاره مقيد به همان سال بوده به هم مىخورد. و چنانچه مقيد نبوده حج بر ذمهاش باقى مىماند.
مسأله 117 - هر گاه نايب، كارى كه موجب كفاره مىشود انجام دهد، مثلا در حال احرام زير سايه برود يا در آيينه نگاه كند، كفاره را بايد از مال خود بدهد، خواه نيابت به اجاره و مزد باشد يا به تبرع و مجانى باشد.
مسأله 118 - هر گاه شخصى، ديگرى را به مبلغ معينى براى حج اجير گرفت و آن مبلغ كفاف مخارج حج را نداد، بر مستأجر واجب نيست كمبود را تدارك كند، همچنان كه در صورت زياد آمدن نمىتواند زيادى را پس بگيرد ولى مستحب