ج - در صورتى كه كتابها مورد حاجت فعلى او نباشد، و فروش آنها ممكن باشد، واجب است (ولو با استقراض) به حج برود.
135 - س - شخصى مديون است، و زمان پرداخت دين رسيده، و قادر بر اداء آن مىباشد، و دائن جدا دين خود را مطالبه مىنمايد، و به هيچ وجه راضى به تأخير نيست، آيا جايز است چنين شخصى قبل از اداء به حج مشرف شود يا نه؟ و حج واجب و يا مستحب از او صحيح است يا نه؟
ج - در صورتى كه شخص مديون ثروتمند باشد، اداء دين و بجا آوردن حج هر دو بر او واجب است، و اگر عصيانا اداء دين نكرده مكه برود، حج او صحيح است، ولى گناه كرده، بلى اگر قبلا مستطيع نبوده و فعلا هم اگر دين را اداء كند نمىتواند به مكه برود حج بر او واجب نيست، زيرا مستطيع نيست، لكن مع ذلك اگر معصيت كند و حج برود حج او صحيح است، ولى كفايت از حجة الاسلام نمىكند، و پس از حصول استطاعت، واجب است دوباره به مكه برود، و در صحت حج، فرقى بين حج واجب و مستحب نيست.
136 - زنى كه خودش استطاعت مالى جهت رفتن به حج دارد - ولو به اين كه مهريه خود را از شوهر بگيرد - ولى اگر اموال خود را صرف حج نمايد بعدا زندگى بر او سخت مىشود، از اين نظر كه شوهرش نمىتواند وسائل زندگى او را مانند قبل فراهم نمايد، آيا اين زن بايد به حج برود يا نه؟