مسأله 29 - اگر شخصى طلبى دارد كه با وصول آن مىتواند به حج مشرف شود، پس اگر وقت آن رسيده است (دين حال) و مىتواند ولو با كمك غير و اقامه دعوى در نزد حاكم شرع و يا با رجوع به حاكم غير شرعى - در صورتى كه استيفاء حق موقوف بر آن باشد، بنابر اقوى - آن را وصول نمايد، گرفتن و رفتن به حج واجب است. و اگر دين مؤجل (مدت دار) است، در صورتى كه بدهكار بدون مطالبه مىپردازد، گرفتن آن و صرف در حج، واجب است، و اگر محتاج به مطالبه از او باشد، مطالبه، تحصيل استطاعت بوده، و واجب نيست، و اگر شك داشته باشد كه مديون با مطالبه مىپردازد يا نه، به جهت آن كه احتمال استطاعت مىدهد، و تمكن از فحص دارد، احتياط در مطالبه است، و مطالبه در اين فرض فحص از استطاعت است، نه تحصيل استطاعت.
مسأله 30 - كسى كه نفقه حج را ندارد، اگر چه مىتواند قرض كند، و به راحتى دين خود را ادا نمايد، حج بر او واجب نيست.
و هم چنين اگر مالى داشته باشد كه نزدش نيست، و يا جنسى دارد كه فعلا نمىتواند وصول نمايد، استقراض بر او واجب نيست، اگر چه موافق با احتياط است، بلى در صورت اخير اگر قرض كند، به خاطر صدق استطاعت، حج بر او واجب است.