الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ٢ - الصفحة ٥٠
زكوة باو ضرر ندارد بخلاف آنكه بقصد رياء يا رياست محرمه تحصيل كند كه در جواز دادن باو اشكال است زيرا كه دادن باو اعانت بر اثم است " چهلم " نقل از جماعتى شده كه دادن زكوة را در مكان مغصوب باطل مىدانند زيرا كه زكوة از عبادات است وباحرام جمع نمىشود وشايد نظر آنها بغير صورت احتساب اين فقير است بقصد زكوة زيرا كه مجرد احتساب تصرف در مغصوت نيست وبطلان مخصوص بجائي است كه در آنجا بفقير بدهد واو بگيرد ودادن وگرفتن در فعل خارجي هستند لكن بطلان آن نيز مشكل است زيرا كه دادن مقدمه خارجيه واجب است وواجب رسانيدن بفقير است پس دور نيست مجزى باشد " چهل ويكم " اشكالى نيست در اجناس زكوى كه گذشتن سال در آن معتبر است مثل نقدين وانعام تمكن از تصرف در آن معتبر است بخلاف غلات كه بى اشكال تمكن از تصرف در آن پيش از تعلق وجوب معتبر نيست چنانكه اگر بعد از تعلق وجوب زمانى غير متمكن باشد وبعد از آن متمكن شود ضرر ندارد ومحل اشكال جائي است كه وقت تعلق وجوب متمكن نباشد واظهر عدم اعتبار آن است پس اگر غاصبى زراعت او را غصب كند وتا وقت تعلق مغصوب بماند وبعد از آن باو بر گرداند بايد زكوة آن را بدهد (باب نهم در زكوة فطره) ودادن آن با جماع مسلمين واجب است وفائده آن دفع موت است از كسيكه براى او داده شده وموجب قبول روزه رمضان است واز حضرت صادق عليه السلام منقول است كه بوكيل خود فرمود برو وفطره تمام عيالات ما را بده و هيچ كدام را وامگذار كه تو اگر يك كدام آنها را واگذارى مىترسم بر او بميرد واز آنحضرت مرويست كه از تماميت روزه دادن زكوة است چنانكه صلوات بر پيغمبر (ص) از تماميت نماز است زير ا كسيكه روزه بگيرد وزكوة ندهد روزه ندارد اگر عمدا ندهد ونماز ندارد كسيكه صلوات بر پيغمبر (ص) نفرستد بدرستى كه خداوند تعالى ابتدا بزكوة فرموده پيش از نماز وفرموده (قد افلح من تزكى وذكر اسم ربه فصلى) ومراد بزكوة در اين خبر زكوة فطره است چنانچه از بعض اخبار كه تفسير آيه را فرموده مستفاد مىشود وزكوة فطره زكوة بدن است كه او را از مردن حفظ مىكند يا آنكه بدن را از چركين ها پاك مىكند وكلام در شرايط وجوب آن وشرايط كسيكه بر او واجب است و از چه كسان بايد بدهد وجنس آن چيست وچه مقدار بايد داد وچه وقت بايد بدهد
(٥٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 ... » »»