ساير نمازهاى واجبى غير يوميه سواى نماز عيدين حتى قضاء نماز نافله را كه نذر كرده باشد در وقت معين بجا اورد واجب است (مسألة 10) قضاء نماز واجبى كه از او فوت شده هر وقت از شبانه روز باشد مىتواند بجا اورد چه در سفر يا در حضر ونمازيكه در حضر از او فوت شده قضاء آن را در سفر بايد تمام بخواند چنانچه نمازيكه در سفر از او فوت شده در حضر قضاء آن را بايد قصر بخواند (مسألة 11) نمازيكه از مسافر در چهار موضع تخيير فوت شده احوط آن است قضاء آن را شكسته بجا اورد چه در سفر قضا كند يا در حضر چه در اماكن تخيير يا در غير ان اگر چه دور نيست جواز اتمام در قضاء ان در صورتيكه در اماكن مزبوره بعمل اورد بخصوص در صورتيكه از آنجا بيرون نرفته باشد وبخواهد قضا كند (مسألة 12) اگر از مسافر نمازيكه بايد جمع كند بين قصر واتمام فوت شود در قضاء ان نيز بايد جمع كند (مسألة 13) كسيكه در اول وقت حاضر بود ودر اخر وقت مسافر يا بعكس ونماز از او فوت شود دور نيست كه در قضاء ان مخير باشد بين قصر يا تمام واحوط اختيار كردن تكليف اخر وقت است واحوط از ان جمع بين قصر واتمام است (مسألة 14) قضا كردن نوافل يوميه مستحب موكد است بلكه دور نيست استحباب قضاء غير نوافل يوميه از نمازهاى مستحبى كه وقت براى ان مقرر شده ولكن بهتر ان است كه قضاء انها را بعنوان احتمال مطلوبيت بعمل اورد بخلاف نمازهائيكه وقت نداشته باشد كه هميشه اداء است وقضاء نوافلى كه در حال مرض از او فوت شده موكد نيست وكسيكه عاجز باشد از قضا نمودن نوافل يوميه سنت است كه بدل هر دو ركعتى از انها يك مد طعام صدقه دهد واگر متمكن از ان نباشد بدل هر چهار ركعت يك مد بدهد واگر از ان نيز متمكن نباشد بدل نوافل شب يك مد وبدل نوافل روز مد ديگرى بدهد واگر از ان نيز متمكن نباشد دور نيست استحباب يك مد بدل نوافل يك شبانه روز وقضاء نوافل را نيز هر وقتى وهر جائى مىتوان بجا اورد مثل قضاء فرائض (مسألة 15) ما بين قضاء نمازهاى واجبى غير يوميه ترتيب لازم نيست نه ما بين انها ويوميه ونه ما بين بعض انها با بعض ديگر پس هر گاه قضاء نماز آيات ويوميه بر او باشد هر كدام را بخواهد مقدم دارد اگر چه در فوت مؤخر باشد وهم چنين اگر قضاء خسوف وكسوف بر او واجب باشد هر كدام را بخواهد مقدم دارد اگر چه در فوت مؤخر باشد (مسألة 16) واجب است ترتيب در قضاء نمازهاى يوميه باين معنى كه آنچه رازودتر فوت شده
(٣٧٨)