الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٣٢٠
اگر متمكن از قيام باشد لكن بترسد كه بقيام مرضى حادث شود يا مرض او طول كشد جايز است در نماز بنشيند وهم چنين اگر بترسد از نشستن جايز است خوابيده نماز بخواند وهم چنين است اگر از دزد يا دشمن يا درنده ونحو انها بترسد (مسألة 24) اگر دائر باشد بين مراعات استقبال ومراعات قيام ظاهر وجوب مراعات استقبال است (مسألة 25) اگر در اثناء نماز عاجز شود از ايستادن بنشيند واگر از ان نيز عاجز شود به پهلو خوابيده نماز بخواند واگر از ان نيز عاجز شود به پشت بخوابد ودر حال انتقال از قيام بجلوس يا از جلوس با ضطجاع واز اضطجاع باستلقاء قرائت يا دگريكه مشغول بود ترك كند تا مستقر شود (مسألة 26) اگر در بين نماز نشسته قادر بر قيام شد واجب است برخيزد وهم چنين اگر در بين نماز خوابيده قادر شود بر نماز نشسته واجب است بنشيند يا مستلقى قدرت بر اضطجاع بهم رساند واحب است انتقال بان ودر حال انتقال ذكر وقرائت را ترك كند تا مستقر شود (مسألة 27) اگر بعد از قرائت نشسته قادر بر قيام شود بايد بر خيزد واز قيام بركوع رود واعاده قرائت لازم نيست وهم چنين است اگر در اثناء قرائت قدرت بر قيام پيدا شود بر خيزد وبقيه قرائت را بخواند واز سر گرفتن لازم نيست واگر در حال ركوع قدرت بر قيام بهم رساند پس اگر ذكر ركوع تمام نشده خم خم بلند شود تا بحد ركوع قيامي رسد وجايز نيست برخيزد واز قيام بركوع رود ثانيا زيرا كه زيادى ركوع مبطل نماز است واگر ذكر ركوع تمام شده باشد براى قيام بعد از ركوع برخيزد واگر قدرت بر قيام بعد از سر بلند كردن از ركوع حادث شود واجب نيست برخيزد واز قيام بسجده رود زيرا كه نشستن بعد از ركوع بجاى قيام حاصل شده ومجزى از قيام است لكن احوط قيام است (مسألة 28) اگر از قيام بركوع رود ودر ركوع عاجز شود از ركوع قيامي پس اگر ذكر تمام شده بنشيند وبسجده رود واگر قبل از ذكر باشد بهمان حال ركوع سرازير شود تا بحد ركوع جلوسى رسد وذكر آن را بگويد (مسألة 29) واجب است استقرار بدن در حال قرائت وتسبيحات ودر حال ذكر ركوع وسجود بلكه در تمام افعال نماز واذكار ان بلكه در حال قنوت وساير اذكار مستحبه مثل تكبيرات ركوع وسجود نيز استقرار معتبر است بلى اگر تكبيرات را در حال عدم استقرار بقصد ذكر مطلق بگويد نه بقصد وظيفه نمازى ضرر ندارد واگر بقصد وظيفه نمازى در حال خم شدن براى ركوع يا سجود بگويد صحت ان مشكل است پس بهتر ان است كه بقصد ذكر
(٣٢٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 ... » »»