جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ٤٢٤
آن مال (1). خصوصا در وقتى كه در معنى " سفه " تعميمى بدهيم كه اين گونه فساق از سفها شمرده شوند. و الا پس بايد بگوييم كه هرگاه دانيم كه شخص تا پول دارد قمار بازى مىكند بايد پول او را تلف كرد تا قمار نكند بلكه بايد او را منع و حجر كرد از تصرف در مال و به قدر مؤنه يوما فيوما به او داد.
چهار صد و نود و چهار - سؤال: هرگاه كسى را استعداد وقوه ترجيح مسائل باشد، و لكن تا به حال فعليت معرفت به مسائل حاصل نشده الا قليلى، بايد منقطع از خلق بشود با وجود احتياج خلق به او، و متوجه تحصيل مسائل شود، يا متصدى مرجعيت و رفع حوايج مردم شود. والد او هم راضى نيست به انقطاع، و او را امر به متصدى شدن مىكند. تكليف او چه چيز است؟
جواب: البته چنين كسى متصدى مرجعيت عامه نشود كه مهلك دين و دنياى او است.
بلى در قدرى كه مىداند بالفعل يا بتواند به آسانى به انجام بياورد متوجه شود. و لكن خود را به دست مردم ندهد، يك وقت خاصى را قرار دهد و به مردم بگويد مطلبى كه دارند به او برسانند. اگر داند بگويد و اگر نه بگويد نمىدانم. خلاصه الانسان على نفسه بصيرة. زنهار و الف زنهار كه چنين كسى خود را على رؤس الاشهاد نصب نكند براى فتوى و مرافعه و صحبت و معاشرت متعارفه بين الناس. " مرغ پر نابسته چون پران شود - طعمه هر گربه دران شود " 495 - سؤال: امر به معروف بر پدر واجب است به جميع مراتب يا نه؟ بلكه تفصيل است فيما بين شنيدن به قول بر وفق و ملايمت، پس واجب باشد و محتاج بودن به درشتى و تندى، پس واجب نباشد.
جواب: ظاهرا تفصيل است جمعا بين الادلة.
496 - سؤال: آيا رضاى والد در تحصيل علم شرط است يا نه؟ و هرگاه تحصيل علم موقوف به ذلت يا مسافرت باشد و والد منع نمايد، مخالفت مىتوان نمود يا نه؟
جواب: در تحصيل علم واجب، رضاى ايشان شرط نيست، هر چند موقوف به مسافرت باشد. بلى هر گاه ممكن باشد تحصيل در حضور ايشان، مسافرت بدون رضاى ايشان جايز

1: نه اينكه مال را از بين ببرد.
(٤٢٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 414 415 417 418 419 420 421 422 423 424 425 » »»
الفهرست