غيب مختلف مى باشد پيش كور مادر زاد عالم الوان غيب است وعالم اصوات ونغمات والحان شهادت وپيش عنين لذت جماع غيب است وپيش فرشتگان الم گرسنگى وتشنگى غيب است دوزخ وبهشت شهادت ولهذا اين قسم را غيب اضافى گويند وآنچه نسبت بهمه مخلوقات غائب است غيب مطلق است مثل آمدن قيامت واحكام كونيه وشرعيه بارى تعالى در هر روز هر شريعت ومثل حقائق ذات وصفات او تعالى على سبيل التفصيل واين قسم غيب را غيب خاص او تعالى شانه نامند " فلا يظهر على غيبه احدا " (الجن: 26) يعني پس مطلع نمى كند بر غيب خاص خود هيچ كس را بوجهى كه رفع تلبيس واشتباه وخطا بكلى دران اطلاع حاصل شود واحتمال خطا واشتباه اصلا نماند وهمين اطلاع دادن كذائى است كه اورا ظهار شخص برغيب توان گفت الى آخر ما قال صاحب كشاف بنابر مذهب اعتزال خود در تحت اين آيت نوشته وفي هذا ابطال الكرامات لان الذين تضاف اليهم وان كانوا اولياء مرتضين فليسوا برسل ليكن باوجود ادعاى دانشمندى اين حرف ازو بسيار بعيد واقع شده زيراكه اين آية نفى اطلاع بر غيب بوجهيكه رفع تلبيس واشتباه بكلى دران حاصل باشد از غير رسولان ميكند نه نفى اطلاع بر غيب مطلقا چه جاى آنكه كرامات ديگر را ابطال نمايد ودر تفسير گذشت كه اظهار شخص بر غيب چيزى ديگر واظهار غيب بر شخص چيزى ديگر از نفى آن نفى اين لازم نمى آيد واولياء را اگرچه اظهار برغيب حاصل نيست اما اظهار غيب بر ايشان جائز وواقع است.
وبعضى از ايشان گفته اند كه حصر بملاخطهء قيد اصالت است يعنى بالاصالة اطلاع بر غيب خاصهء پيغمبران است واولياء را اطلاع بر غيب بطريق وراثت وتبعيت حاصل مى شود.
وبعضى از قدماء مفسرين اهل سنت گفته اند كه مراد از غيب لوح محفوظ است واطلاع بر لوح محفوظ هيچ كس را سواى پيغمبران حاصل نمى شود وليكن درين كلام خلل است زيراكه اولا اطلاع بر لوح محفوظ به معنى مطالعهء آن لوح ونقوش بطريق صحيح مروى نيست كه پيغمبرى را بوده باشد بلكه از اخبار صحيحه اختصاص اين امر بحضرت اسرافيل است واوشان رسول نيستند دوم اينكه مراد از اطلاع بر لوح محفوظ