سيرى در الغدير (فارسي) - محمد أميني نجفى - الصفحة ٥٨
گفت: " من آن كسانى را كه در ميان شما هستند و در روز غدير حاضر بودند به خدا قسم مىدهم آنچه را كه خودشان در روز غدير از پيامبر شنيده‌اند شهادت دهند، مگر پيامبر نفرمود: " من كنت مولاه فعلى مولاه، أللهم وال من والاه وعاد من عاداه ". (2) دوازده نفر از ميان جمعيت برخاستند و گفتند: ما شهادت مىدهيم كه در روز غدير با گوش خود اين سخنان را از پيامبر (ص) شنيديم. در ميان جمعيت انس بن مالك نيز حضور داشت. وى با آنكه در روز غدير فرمايشات پيامبر (ص) را شنيده بود از شهادت دادن امتناع ورزيد. على (ع) به انس گفت: تو مگر كلام پيامبر (ص) را در غدير نشنيدى، چرا شهادت نمىدهى؟ انس گفت: اى امير مؤمنان، من پير شده‌ام و چنين چيزى را به خاطر نمىآورم. على (ع) فرمود:
خدايا اگر انس دروغ مىگويد (پيسى و) سپيده‌اى در چهره‌اش نمايان ساز كه حتى با عمامه نتواند آن را بپوشاند. در اثر همين نفرين انس بن مالك مبتلا به مرض پيسى شد و تا زمان مرگ اين بيمارى با وى بود.
نخستين مسلمان كيست؟
ابن كثير حديث صحيحى را در كتاب تاريخ خويش نقل مىكند مبنى بر اينكه على عليه السلام نخستين شخصى است كه اسلام آورده و اولين فردى است كه با پيامبر نماز گزارده است. ابن كثير بعد از نقل اين حديث مىگويد: " اين روايت به هيچ وجه - از هر طريق هم كه باشد - درست نيست! " (3) اين نوع سخن گفتن، و اين گونه در قبال وقايع مسلم تاريخى جبهه گرفتن، حاكى از اعمال غرض ورزيها و تعصبات خاصى است كه مىتواند بسيارى از نوشته‌هاى تاريخى ابن كثير و امثال او را به زير سؤال ببرد. ابن كثير در ادامه سخنان خود مىگويد:
" احاديث بسيارى وارد شده است مبنى بر اينكه على اولين مسلمان امت است، اما هيچ يك از اين احاديث نمىتواند صحيح باشد ". (4) * (هامش) * (1) رجوع بفرمايد به الغدير ج 1 / 192 - 195.
(2) يعنى هر كسى كه من مولايش هستم على نيز مولاى اوست. خدايا دوست على را دوست بدار و دشمنش را دشمن باش.
(3) و (4) البداية والنهايه ج 7 / 335. (*)
(٥٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 ... » »»