تشيع در تسنن (فارسي) - السيد محمد رضا مدرسي - الصفحة ٨٦
كوتاه و حالت پريشان شود. خداوند عز وجل وصايت و امامت را در نسل حسين قرار داده و اگر مى خواهى بدانى، بيا نزد " حجر الاسود " رويم و حكميت به او وا گذاريم و از آن بپرسيم ".
حضرت باقر (صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: اين گفتگو در مكه بود. پس با هم نزد حجر الاسود رفتند و امام سجاد به " محمد حنفيه " فرمود: " تو اول به درگاه خدا تضرع كن و از او بخواه كه حجر الاسود را براى تو به زبان درآورد و سپس از آن سؤال كن ". " محمد " هر چه در دعا اصرار كرد و از خداوند طلب نمود و سنگ را صدا كرد، جوابى نشنيد.
حضرت فرمود: " عمو! اگر تو وصى و امام بودى، جوابت را مى داد ".
" ابن حنفيه " گفت: اى فرزند برادر! شما دعا كن و از او سؤال بفرما. آنگاه على بن الحسين به آنچه مى خواست دعا كرد و فرمود: " تو را به آن كه پيمان اوصيا و پيمان امامت و پيمان همهء مردم را در تو قرار داده، سوگند مى دهم ما را از وصى و امام بعد از حسين بن على (عليه السلام) خبر ده ". پس سنگ حركتى كرد كه نزديك بود از جاى كنده شود و خداوند آن را به زبان آورد و گفت: خداوندا! وصيت و امامت بعد از حسين بن على (عليه السلام)، با على بن الحسين، فرزند فاطمه دختر پيامبر (صلى الله عليه وآله) است.
پس " ابن حنفيه " منصرف شد و حضرت سجاد را به امامت پذيرفت.
اين روايت به سندهاى متفاوت از حضرت باقر (عليه السلام) نقل شده است. (1)

1. مرحوم مجلسى در بحار الانوار از " خرائج وجرائح " راوندى نقل مى كند: وقيل ان ابن الحنفية انما فعل ذلك إزاحة لشكوك الناس في ذالك، برخى معتقدند محمد بن حنفيه به جهت رفع شبهه هاى مردم چنين عملى را انجام داد (نه اين كه در واقع منكر باشد.) ر. ك: بحار الانوار، چاپ اسلاميه تهران، ج 46، ص 30.
(٨٦)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 ... » »»