تشيع در تسنن (فارسي) - السيد محمد رضا مدرسي - الصفحة ٣٠
معناى صحيح اين حديث و آنچه كه نظير اين هست، آن است كه حمل شود بر عدالت پيشگان از آن ها، زيرا فقط آن ها هستند كه به حقيقت شايستهء اسم خليفه مى باشند.
چنان كه شمارى از روايات آينده كه مى گويد: " مردم را گريزى از حكومت نيست، چه حكومت خوب و چه حكومت بد " نمى خواهد به حكومت فاسقان و ظالمان مشروعيت ببخشد و بگويد خداوند متعال و پيامبرش (صلى الله عليه وآله) راضى به حكومت چنين افرادى هستند، بلكه در صدد بيان اين مطلب است كه استمرار زندگى انسان ها بدون رهبرى و فرماندهى ممكن نيست، به طورى كه حتى شرايط سخت اجتماعى ناشى از يك حكومت ستم پيشه، بهتر از شرايط غير قابل تحمل آشفتگى و هرج و مرج اجتماعى است. پس اين روايات به هيچ وجه حكومت ستم و فساد را تجويز نمى كند. بدين جهت، چنان كه دانشمندان بزرگ اهل تسنن نيز تصريح كرده اند، امام و خليفه بايد عادل باشد. (1) المعجم الكبير، ج 10، ص 132، ش 10210 عن عبد الله بن مسعود في طى كلام له: إنى سمعت رسول الله صلى الله ‌عليه و سلم، يقول: لا بد للناس من امارة (2) برة أو فاجرة، مردم ناچارند از امارت و حكومت، خوب يا بد.

1. ر. ك: شرح مواقف، ج 5، ص 243، شرح مقاصد، ج 8، ص 350.
2. الإمارة، منصب الامير. والامارة، العلامة.
(٣٠)
مفاتيح البحث: عبد الله بن مسعود (1)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 ... » »»