توسعه اقتصادى ديده مىشود كه از هر گونه توضيح بى نياز است.
از جمله در حديثى چنين مىخوانيم:
" انه يبلغ سلطانه المشرق والمغرب وتظهر له الكنوز ولا يبقى في الارض خراب الا يعمره " (حكومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت و گنجينه هاى زمين براى او ظاهر مىگردد و در سرتاسر جهان جاى ويرانى باقى نخواهد ماند مگر اينكه آن را آباد خواهد ساخت (11) و به راستى بايد چنين شود زيرا ويرانيهاى زمين نه به خاطر كمبود نيروى انسانى است و نه كمبود مالى، بلكه مولود ويرانگرى انسانها و صرف بيهوده صنايع مالى و انسانى و عدم احساس مسئوليت است وهنگامى كه اينها در پناه يك نظام صحيح اجتماعى بر طرف گردد اين آبادى حتمى است، به خصوص كه از پشتوانه منابع جديد فوق العاده اى نيز برخوردار خواهد بود.
در حديث جالب ديگرى از امام صادق (عليه السلام) مىخوانيم:
" إذا قام القائم، حكم بالعدل وارتفع الجور في ايامه وآمنت به السبل واخرجت الارض بركاتها ورد كل حق إلى اهله و حكم بين الناس به حكم داود و حكم محمد (صلى الله عليه وآله) فحينئذ تظهر الارض كنوزها وتبدى بركاتها ولا يجد الرجل منكم يومئذ موضعا لصدقته ولالبره لشمول الغنى جميع المؤمنين " (هنگامى كه قائم قيام كند حكومت را بر اساس عدالت قرار ميدهد وظلم و جور در دوران او برچيده مىشود