رجلا منى و من عترتي فيملا الارض عدلا كما ملاها من كان قبله جورا و يخرج له الارض افلاذ كبدها ويحثوا المال حثوا ولا يعده عدا " (زمانى فرا مىرسد كه زمين پر از ستم مىشود و كسى نمىتواند (آشكارا) نام خدا را ببرد (و دم از حق و عدالت بزند) سپس خداوند عز وجل مردى را از من و از خاندان من، بر مىانگيزد كه زمين را پر از عدل مىكند آن گونه كه پيش از او، پر از ستم كرده اند و زمين قطعات كبد خود را براى او بيرون مىفرستد و ثروت را بدون شماره و محاسبه در ميان مردم پخش مىكند (هر كس به قدر نيازش از آن بر مىگيرد) (14) " افلاذ " جمع " فلذة " به معنى قطعه و شعبه است و " افلاذ كبد " به اشياء گرانبها اطلاق مىشود و در اينجا اشاره به منابع گران قيمت و پر ارزش درون زمين است.
اين احتمال نيز وجود دارد كه تعبير فوق اشاره به اين باشد كه انسان دسترسى به هسته درونى گداخته زمين كه يك پارچه آتش و حرارت است و ممكن است از آن به عنوان يك منبع مهم انرژى استفاده كرد و نيز ممكن است منابع گرانبهائى از انواع فلزات از آن بتوان استخراج نمود و با توجه به اينكه پوسته جامد زمين پوسته نسبتا نازكى است و درون دل زمين جهانى از مواد گداخته و منابع گوناگون وجود دارد، پيدا كند دسترسى به چنين منبع عظيم و وسيعى مىتواند فكر انسان را از جهات فراوانى راحت سازد.
رشد اخلاقى و تأمين نيازهاى آينده بطور اطمينان بخش و فراوانى منابع درآمد و خلاصه جمع شدن غناى روحى و جسمى سبب مىشود كه حتى نياز به شمارش اموال پيدا نشود و هر نيازمندى نياز خود را از بيت المال حكومتش بدون تشريفات زياد بگيرد.
اينها همه از يك سو از سوى ديگر:
اشاراتى در اخبار ديده مىشود كه نشان مىدهد در عصر حكومت او