مظلومترين پيامبر (فارسي) - سيد عليرضا حسيني - الصفحة ١٢٢
حضرت را آسيب رسانيده بود (1).
چون آن حضرت به شهادت رسيد و خواستند وى را طبق وصيتش در كنار قبر جدش دفن كنند، مروان و بنى اميه شمشيرها را برهنه كرده و گفتند نمى گذاريم او را كنار قبر پيامبر دفن كنند (2).
از ابو هريره نقل شده است كه مى گفت: اگر فرزند موسى ((عليه السلام)) را مىآوردند كه با پدرش دفن كنند (و بنى اسرائيل) مانع مى شدند، آيا آنان را ظالم در حق فرزند موسى نمى ديديد؟ گفتند: چرا، گفت: پس اين فرزند رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) است، كه آورده شده تا با پدرش دفن شود (3).
و نيز ابو هريرة گفت: آيا نسبت به فرزند پيامبرتان حسادت مى وزيد كه او را در خاكى دفن كنند؟ و حال آنكه شنيدم رسول

1 - كان الحسن بن على سم مرارا، كل ذلك يفلت حتى كانت المرة الأخيرة التي مات فيها فإنه كان يختلف كبده... المستدرك على الصحيحين ج 3، ص 173.
2 - نقلهاى فراوانى در مورد مسموم كردن آن حضرت و منع دفن وى نزد قبر پدرش پيغمبر ((صلى الله عليه وآله و سلم)) در سير اعلام النبلاء ج 4، ترجمه شماره 269 الحسن بن على بن ابى طالب...
الشهيد و مختصر تاريخ دمشق ج 7، ص 41 إلى 46 آمده است.
3 - فقال أبو هريرة: أرأيتم لوجئ بابن موسى ليدفن مع أبيه فمنع، أكانوا قد ظلموه؟ قال: فقالوا:
نعم. قال: فهذا ابن نبي الله، قد جئ به ليدفن مع أبيه. مختصر تاريخ دمشق ج 7، ص 41.
(١٢٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 ... » »»