مظلومترين پيامبر (فارسي) - سيد عليرضا حسيني - الصفحة ١٢٠
كه بر آنها مىگرييد، و كشته‌هاى نهروان كه براى آنها خون خواهى مى كنيد، آنان كه باقى مانند خوارند و آنان كه گريه مى كنند خون خواهند، بدانيد معاويه ما را به چيزى دعوت مىكند كه نه در آن عزت ماست و نه انصاف در آن رعايت مى گردد، اگر آماده مرگ و شهادتيد؟ پيشنهاد معاويه را رد كنيم، و اگر زندگى مى خواهيد؟ آن را بپذيريم.
مردم فرياد برآوردند: مى خواهيم بمانيم! مى خواهيم بمانيم!
چون حضرت را تنها گذاشتند وى تن به صلح داد (1).
و نيز آورده اند كه پس از بىوفايى مردم كوفه آن حضرت منبر رفت و فرمود: اى مردم كوفه (عراق) از خدا بترسيد، ما فرمانروايان شمائيم، ميهمانان شمائيم، ما اهل بيتى هستيم كه خدا درباره ما فرموده:
* (إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت (2) *.

1 - سير اعلام النبلاء ج 3، ص 394.
2 - سورة الاحزاب آية 33
(١٢٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 ... » »»