شماره 362 - رضى الدين مانكديم شيخ عبد الجليل رازى در كتاب نقض (صفحه 51 و 184) او را جزو مفاخر شيعه شمرده است و در صفحه 441 گفته:
و اما آنچه در رى وقم و كاشان نام بوبكر وعمر و عثمان بر فرزندان كمتر نهند شبهتى نيست، و آن را سبب نزولى هست، و آن عجب است كه مصنف انتقالى را معلوم نيست، و اگر هست بعد اوت امير المؤمنين (عليه السلام) باز مىپوشد.
و آن چنان است كه در عهد ملكشاه و بر كيارق (رحمه الله عليها) آن مفتى محتشم كه هم مذهب خواجه بود فتوى كرد كه فاطمه (عليهما السلام) را علتى بود كه او را الا بعلى (عليه السلام) نشايست دادن " كبرت كلمه تخرج من افواههم ان يقولون الا كذبا " آن نه علت بود كه عصمت و طهارت بود كه معصومه را الا به معصوم نشايد دادن، آن پير دانشمند سنى متعصب چنين فتوى كرد با تركان به تلبيس برايشان، كه اين رافضيان از غايت بغض صحابه مىشوند، و پسران خود را بوبكر وعمر و عثمان نام ننهند و فرزندان را به نيت ايشان كافر و ملحد و حرام زاده مىخوانند و نامشان مىبرند، و اشارت به فرزندان خود مىكنند، و غرضشان صحابه بزرگوارند، اين تشنيع بر شيعه مىزد، به طمع ناموس و بازارچه و دانگانه، تا جماعتى از شيعه كه فرزندان را به تبرك صحابه و اقتداء به امير المؤمنين على (عليه السلام) أبو بكر وعمر و عثمان نام نهاده بودند، به دور شوت برند، و چون حال بدين انجاميد،