فهرست منتجب الدين - منتجب الدين بن بابويه - الصفحة ٣٣٩
تا تو بقم شدى شده بود آبروى رى از چنگ غم ز آمدنت جانها رهاست از هر دلى ز رفتن تو آه هجر بود از هر لبى ز آمدنت بانگ مرحباست الا قوامى از شعرا نانبا كه بود نان چنين كه من پزم اندر جهان كراست بر دشت دل به كاشتن گندم سخن و همم ز گرد سينه چو دهقان برو ستاست انبان نان به دوش خرد بر نهاده ام كانديشه ام ز مغرد چو هند و به آسياست سوزنده استخوان من از آتش ضمير چون در تنور هيزم دو كان نانباست هر كس كه بر گذشت به بازار خاطرم داند كه نان مدح شما خون جان ماست تا آفتاب و ماه و سهيل و سها بود بادى تو كز تو درد وجهان زينت و بهاست و شيخ عبد الجليل رازى در صفحه 20 گفته است (چنان كه در ذو الفخرين گذشت) اين خبر پندارى بنظام الملك بو على الحسن بن على بن اسحاق نرسيده بود، كه سر همه سنيان بود تا به شفاعت دختر خود را به سيد مرتضى قمى مىداد.
بيان اين وصلت آنست كه مادر شرف الدين محمد مذكور عائشة خاتون دختر سلطان الب ارسلان محمد است، و مادر پدرش عز الدين أبو القاسم دختر نظام الملك وزير است چنان كه در ضمن ترجمه حال مفيد عز الدين يحيى نيز به آن اشاره خواهيم كرد.
و در صفحه 437 گفته است:
و سيد اجل كبير شرف الدين مرتضى از عهد بيست و دو سالگى
(٣٣٩)
مفاتيح البحث: علي بن إسحاق (1)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة