از مسئولين بهداشت چه در ايران وچه در كشورهاى ديگر هدفى جز مبارزه با ميكربها وويروسها وجلوگيرى از امراض مسرى ندارد، در صورتيكه عامل اصلى اين بيمارى هاى مسرى، كمبود عوامل غذائى است وميكرب نقش مهمى ندارد وبعلاوه بيماريهاى خطرناك ديگر هم وجود دارند كه كسى درصدد جلوگيرى از آنها نيست.
سؤال ما از مسئولين بهداشت اكنون موقع آن رسيده است كه ما از وزارت بهدارى وساير مسئولين بهداشت كشور علت اين سهل انگارى را سؤال نمائيم وبه پرسيم، آيا بعقيدهء شما يبوست، زخم معده، فشار خون، بيمارى قند، پيوره، ورم لوزتين، تصلب شرائين، سنگهاى كليه وكبد، تنگ نفس، سرطان وغيره جزو امراض نيستند؟ وجلوگيرى از بروز اين امراض بعهده چه دستگاهى است؟.
اگر در يك نقطه دور از نقاط كشور، يك بيمارى مسرى پيدا شود بلافاصله زنگها بصدا درميآيد وبلادرنگ دسته هاى مجهز براى خاموش كردن آن، حركت ميكنند. ميكرب شناسان با ميكرسكوبهاى قوى خود ووسائل ديگر درصدد تشخيص نوع ميكرب برميآيند، اما هيچكس در صدد تشخيص عامل اصلى يعنى كمبود ماده غذائى كه محيط بدن اشخاص را براى رشد آن ميكرب مساعد كرده است نمى افتد.
هيچكس نيست بگويد اين ميكرب سالهاى پيش هم در اين نقطه وجود داشت، اما چون محيط بدن ساكنان اين نقطه مساعد نبود احدى مبتلا نگرديد. كسى نيست به پرسد وتحقيق كند چه چيز بدن اين اشخاص را مستعد كرد وچه عاملى سبب بروز اين بيمارى شد.
جذاميخانه در مورد جذام، جذاميخانه ميسازند يعنى در دنيائى كه صحبت از آزادى وحريت است با اينكه ثابت شده است بيمارى جذام سرايت مستقيم ندارد مبتلايان را گرفته ومانند آدم كشها براى ابد زندانى مىكنند و حتى به بچه هاى معصوم آنها نيز رحم نكرده ونميگذارند از حصار تنگ جذاميخانه خارج شده ورنگ دنيا را به بينند، ولى هيچكس نيست درصدد بيافتد كه اين بيمارى