3 - عبد الله بن مسعود درباره كارهاى عثمان ووليد مىگويد: " بدترين كارها نوآورى (در دين) است، و هر نوآورى بدعت مىباشد. هر بدعتى ضلالت است، و (جايگاه) هر ضلالتى در آتش ". (23) 4 - مقداد بن اسود (رزم آور بدر) درباره كسانى كه عثمان را خليفه كردند مىگويد: " به خدا قسم، آنان صلاح امت و درستى در دين را نخواستند، آنها دنيا را بر آخرت ترجيح دادند ". (24) 5 - عمار بن ياسر. باقلانى مىگويد: " روايت شده كه عمار، عثمان را كافر مىدانسته است ". (25) * * * آنچه را كه درباره مطالب اين چهار جلد (= 6، 7، 8، 9) خوانديد مختصر سخنى درباره سيره ابو بكر و عمر و عثمان بود. ما در اينجا قصد جمع بندى مطالب گفته شده را نداريم فقط بىمناسبت نيست اكنون روايتى را از كتاب صحيح بخارى نقل نماييم. روايت دروغى كه به حديث مفاضله مشهور گشته است:
بخارى نقل مىكند كه: " محمد بن حنفيه از پدرش (= على بن ابى طالب) پرسيد: بهترين فرد پس از رسول خدا كيست؟ على گفت: ابو بكر. پرسيد: پس از او كيست؟ على گفت: عمر. محمد بن حنفيه ترسيد از اينكه على بگويد بعد از عمر، عثمان بهتر از همه است، لذا گفت: بعد از عمر تو افضلى؟ على گفت: نه، من تنها يك فرد (عادى) از مسلمانان هستم ". (26) بخارى در كتاب خود از اين روايتهاى جعلى زياد دارد. آنان كه نظر على (ع) را درباره سه خليفه مىدانند ترديدى برايشان نمىماند كه اين روايت ساختگى است. سخن در اين نيست كه على را بهترين ندانستند، بلكه حقيقت درد آور اين است كه با على (ع) حتى به مانند يك مسلمان عادى نيز رفتار نكردند. اى كاش لا اقل حرمت يك مسلمان را * (هامش) * (22) الامامة والسياسه ج 1 / 52.
(23) الفتنة الكبرى ج 1 / 171.
(24) تاريخ يعقوبى ج 2 / 140.
(25) التمهيد ص 220.
(26) صحيح بخارى - كتاب المناقب - ج 5 / 249. (*)