تبعيد مالك اشتر و اصحابش عثمان پس از چندى سعيد بن عاص را به امارت كوفه گمارد. وى نيز به بهانههاى مختلف كوفيان را مورد ضرب و شتم قرار مىداد. سعيد بن عاص، هاشم بن عتبه (همان ياور صديق پيامبر) را فقط به دليل اينكه زودتر از ديگران هلال عيد فطر را ديده به باد كتك گرفت و خانه وى را آتش زد. (14) آنهائى كه با سعيد بن عاص مخالفت مىكردند عاقبتشان به تبعيد مىكشيد، آنها يا سر و كارشان با عثمان در مدينه مىافتاد و يا با معاويه در شام. سعيد بن عاص در نامهاى به عثمان نوشت: " من با وجود مالك اشتر و دوستان سفيه وابلهش - كه به قراء قران معروفند - نمىتوانم در كوفه امارت كنم ". عثمان يك نامه به سعيد نوشت و يك نامه به مالك اشتر. به سعيد بن عاص نوشت: " مالك و اصحابش را به شام تبعيد كن ". و به مالك نوشت: "... من فكر مىكنم تا صدمه مرگبارى به تو نرسد دست از كارهايت بر نخواهى داشت. به محض اينكه نامهام به دست تو رسيد به طرف شام حركت كن چون تو اهالى كوفه را فاسد كرده اى ". سعيد بن عاص، به دنبال اين دستور، مالك و نه تن ديگر را - كه در ميان آنها كميل بن زياد نخعى نيز ديده مىشد - به شام تبعيد نمود. (15) اين استبداد در پايتخت حكومت (مدينه) بيشتر به چشم مىخورد. در آنجا يا كسى جرأت اعتراض نداشت و يا در صورت اعتراض كردن به سرنوشت عمار وابوذر دچار مىگرديد. عمار ياسر كسى است كه خدا و پيامبر (ص) بارها وى را ستودهاند. (16) يك بار * (هامش) * (14) طبقات ابن سعد ج 5 / 21.
(15) انساب الاشراف ج 5 / 39 - 45. همچنين رجوع بفرماييد به تاريخ طبرى ج 5 / 88 - 90، تاريخ ابى الفدا ج 1 / 168، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1 / 158 - 160 ط قديم [= ج 2 / 129 - 134 طى جديد]. براى اطلاع از ماجراى تبعيد هاى ديگر رجوع شود به الغدير ج 9 / 45 - 60.
(16) رجوع بفرماييد به الغدير ج 9 / 20 - 28. آياتى كه عمار را مشمول آنها دانستهاند عبارتند از:
* امن هو قانت اناء الليل ساجدا وقائما يحذر الاخرة... [.. كسى كه اوقات شب را در عبادت خدا به سجده و قيام مىپردازد و از عذاب الهى بيمناك است...] الزمر 9.
* ولا تطرد الذين يدعون ربهم بالغدوة والعشى يريدون وجهه ما عليك من حسابهم من شئ [= كسانى را كه شبانه روز پروردگار خود را مىخوانند و (رضاى) خدا را طلب مىكنند از نزد خود مران كه چيزى از حسان آنان بر تو نيست...] الانعام 52. (*) =