" عمر " جايز بود اما وى پس از مدتى آن را ممنوع نمود:
1 - " جابر بن عبد الله " مىگويد: ما در زمان رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و " ابوبكر " روزها با يك كف دست خرما يا آرد تمتع مىكرديم تا اينكه " عمر " از آن نهى كرد " (1).
2 - " خود عمر اعلام كرد كه: دو متعه در دوران رسول الله آزاد بود ولى من از آنها نهى مىكنم و كسى كه آنها را انجام دهد عقاب مىنمايم: متعه حج و متعه بانوان " (2).
3 - " عمران بن حصين " مىگويد: آيه متعه در كتاب خدا بود و ما در زمان رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به آن عمل كرديم و قرآن آن را تحريم نكرد وپيامبر آن را نهى نفرمود تا از دنيا رفت، ولى يك نفر به ميل و نظر خودش چيزى گفت " (3).
4 - " امام على (عليه السلام) مىفرمايد: متعه رحمتى است كه خداوند با آن بندگانش را مورد مهر قرار داده كه اگر نهى " عمر " نبود جز انسان بدبخت كسى زنا نمىكرد " (4).
5 - گذشت كه حتى " عبد الله بن عمر " نيز على رغم نهى