اين عيد ماست (1).
و در سنن ترمذى آمده كه پس از بازگشت يكى از جنگها، دختر سياه چهره اى خدمت پيامبر اكرم ((صلى الله عليه وآله و سلم)) آمد، و گفت: يا رسول الله نذر كردم كه اگر شما از جنگ سالم برگرديد، پيش روى شما تنبك زنان آواز و غنا بخوانم، حضرت فرمود: اگر نذر كردى بزن و الا نه، دخترك شروع به نواختن بر تنبك كرد، ابوبكر آمد همچنان مى نواخت، على آمد به كار خود ادامه مى داد، عثمان آمد همچنان مى كوبيد، چون عمر وارد، شد دايره و طبل را به زيرش افكند و بر روى آن نشست، پيغمبر فرمود: اى عمر! شيطان از تو مى ترسد،... (2).
و نيز در سنن ترمذى از عايشه آمده است كه گفت رسول