ظاهرش واز حضرت صادق (ع) منقولست كه بخدا قسم او مردى است كه داخل در خانه صديق ويار خود پس بخورد از طعام او بدون رخصت او ودر روايت ديگر از آن حضرت مرويست كه از شخصى پرسيدند كه احدى از شما دست خود را داخل ميكند در آستين مصاحب خود يا جيب او كه مال بردارد گفتند نه حضرت فرمود پس شما صديق ودوست يك ديگر نيستند ونيز از آن حضرت منقولست كه از جمله عظيم بودن حرمت صديق آن است كه حق تعالى او را در انس واعتماد وانبساط وترك احتشام گردانيده است بمنزله نفس وپدر وبرادر وفرزند او و بدانكه ظاهر اين آيه كريمه آن است كه آدمى از خانه اين جماعت مطلقا چيزى ميتواند بخورد از مال ايشان واكثر علما قيد كردهاند اين حكم را بآنكه علم بعدم رضاى مالك نداشته باشد ودر جامع الجوامع گفته است كه از ائمه (ع) منقولست كه باكى نيست در خوردن از خانه اين جماعت بغير اذن ايشان بقدر حاجت بى اسرائى " دويم " مشهور ميان علما آن است كه جايز آدمى را كه بخورد از آنچه بر او ميگذرد از ميوه درخت خرما وساير درختان ميوه دار وامثال اينها يا خوشه گندم وجو واشباه اينها حتى اينكه شيخ طوسى (ره) بر اين دعواى اجماع كرده است وبعضى جايز ندانستهاند باعتبار حديث صحيحى كه بر منع وارد شده است واينهائى كه تجويز كردهاند قيد كردهاند كه بقصد خوردن نرود وفساد نكند وبا خود بر ندارد وعلم وظن بكراهيت مالك نداشته باشد واحوط آن است كه تا فرائن رضاى مالك نباشد نخورد و بدانكه از احاديث معتبره ظاهر ميشود كه مردم را در نهرها وقنوات حق خوردن ووضو وغسل واستنجاء وساير استعمالات ضروريت كه ضرر عظيمى بمالك نداشته باشد هست چنانچه منقولست كه سه چيز است كه همه مردم در آن مساويند آب و آتش يعنى هيزم از كوهها وصحراها وگياه يعنى آنچه كه در صحراهاى مباح ميرويد وهم چنين است نماز كردن در صحراها كه ضررى بمالك نداشته باشد وتيمم كردن از آنها وتجويز كردهاند كه وصى وقيم مال ايتام اجرت المثل عمل خود را بردارند با احتياج يا مطلقا " بيستم " مشهور آن است كه جايز نيست گريبان چاك زدن وجامه در بدن براى غير برادر وپدر وبراى ايشان جايز است بلكه از بعضى از اخبار ظاهر ميشود كه مستحب باشد خصوص بر پدر وبعضى تجويز كردهاند زنان را مطلقا واحوط تر كست وجايز نيست خراشيدن رو وكندن وبريدن مو واحوط آن است كه طپانچه بر رو و زانو وغير آن نزنند واكثر علما قائل شده
(٤٢٦)