يا دعاء را خوانده مقتضاى احتياط ان است كه دوباره بقصد قربت بجا اورد واگر مظنه او متعلق با فعال نماز باشد مقتضاى احتياط ان است كه بمظنه عمل كند وبعد از ان نماز را اعاده كند مثلا اگر شك كند در حال جلوس كه يك سجده كرده يا دو سجده پيش از دخول در تشهد يا قيام ومظنه كند كه دو بوده بنابر دو گذارد ونماز را تمام كند وبعد از ان احتياط اعاده كند آن را وهم چنين اگر داخل در قيام يا تشهد شده باشد ومظنه كند كه يك سجده كرده برگردد سجده ديگر بجا اورد ونماز را تمام كند واعاده كند آن را وهم چنين در ساير افعال و مىتواند كه عمل بظن نكند بلكه حكم شك در ان جارى كند ونماز را تمام كند واعاده كند نماز را واما ظن متعلق بشروط معتبر نيست مگر در قبله ووقت در بعض موارد بلى دور نيست شهادت عدلين كافى باشد بر تحقق شروط وهم چنين در افعال وركعات اگر چه كفايت در تمام موارد خالى از اشكال نيست (مسألة 17) اگر پيش از سجدتين يا ما بين اندو يا در سجده ثانيه شك كند ما بين سه وچهار جايز است تروى را تاخير بيندازد تا وقتيكه مىخواهد عمل بوظيفه شك كند كه بعد از سر برداشتن از سجده دويم است (مسألة 18) واجب است بر مكلفين مسائل شك وسهو را كه كثير الابتلاء است تعلم كنند بلكه بعضى از علماء گفته اند نماز كسانيكه جاهل بان باشند باطل است بلى اگر مطمئن باشد كه در نماز شك وسهو بر او عارض نمىشود ظاهر ان است كه تعلم واجب نباشد وبطلان نماز در صورتى است كه در نيت متزلزل باشد كه نتواند قصد قربت كند يا انكه شك يا سهو عارض او شود وحكم آن را نداند بلى اگر بنابر يك طرف شك بگذارد بقصد انكه بعد از نماز به پرسد ومعلوم شود كه در واقع تكليف او همان بوده بر فرض انكه با اين حال قصد قربت كرده باشد نماز او صحيح است مثلا اگر شك كند در فعلى كه محل ان نگذشته وحكم ان را نداند وبنا گذارد كه نكرده وبجا اورد يا انكه از محل ان گذشته وبنا گذارد كه كرده وبگذرد عمل او صحيح است در صورتيكه بنا داشته كه بعد از نماز به پرسد وبر فرض انكه بر خلاف واقع عمل كرده اعاده كند چنانچه كسيكه مسألة را مىدانسته وفراموش كرده يا انكه اتفاقا شك يا سهو نادر الوقوعى بر او رو دهد جايز است بنابر طرفى گذارد وبنا داشته باشد كه به پرسد وبر فرض مخالفت ان با فتوى مجتهدش اعاده كند (خاتمه) در بعض مسائل متفرقه مهمه (اول) اگر در نمازيكه بان مشغول است شك كند كه بنيت ظهر شروع كرده يا عصر پس اگر نماز ظهر را كرده باشد
(٤٤٨)