آنرا نداشته باشد، طبعا زياديهائى از آن در بدن مىماند وانسان را بيمار مىكند.
خداوند براى دفع آن مواد زائده، راههائى در بدن باز كرده است مانند: تب، عرق، دمل، جوش وچركهائيكه از مجارى حلق وگوش وبينى دفع مىشود.
پس چقدر نادان است كسى كه بجاى كمك باين طبيعت مبارزه عليه آن داروهائى استعمال كند كه مسامات را مسدود نمايد، وبجاى دفع سمومات آنرا بوسيله مصرف پنى سيلين در بدن پخش كند. طبيبى كه اينطور معالجه بكند مريض بيچاره را با امراض خطرناكترى مانند روماتيسم ونقرس وآپانديست مبتلا ميسازد، همين سمومات در بدن است كه امراضى چون سرطان وبرونشيت، درد كبد وفشار خون، ورم عصب، ورم شريان، عرق النساء وغيره توليد مىكند اگر باز هم مانع شويم كه طبيعت بوسيله اين راهها مواد مضره را از تن خارج كند آنوقت است كه بايد بآخرين علاج، يعنى مرك متوسل شود.
الكل وسرطان دكتر (ژاكت) ضمن گزارش خود در انجمن بيمارستانها كه درباره خطرات الكل مىباشد، مىگويد: گر چه بعضى از پزشكان ممكن است بگفته هاى من خرده بگيرند، ولى اينجانب از روى آمار ومطالعه حال بيماران خود ميتوانم بگويم كه در هشت بيمار مبتلا بسرطان معده اى شش نفرشان اعتياد بالكل داشتهاند. همينها هستند كه زمينه هاى مساعد براى بيماريهاى بزرگتر پيدا مىكنند.
آقاى دكتر (آرمين) در كتاب سرطان شناسى مىگويد استعمال مشروبات الكلى هر قدرهم كم باشد پس از مدتى ضايعات تشريحى واختلالات متابوليسم همگانى بوجود مى آورد ودر نتيجه، زمينه را براى ابتلاى بسرطان مساعد مىكند.
الكل در بافتهائى كه عبور مىكند (از معده كه جذب مىشود تا ريه كه قسمت عمده اش دفع مىگردد) آسيب هائى بوجود مىآورد پرده ها وغشاءها وقسمتهاى سطحى مغز هم با وجوديكه مستقيما با آن تماس نمىگيرند از آزارش بركنار نمىمانند، اين ضايعات مبنى واساس علائم گاستريت اولسروز (ورم معده توأم با قرحه) است، كه