نوشته است. ظرف اين 310 سال جهان اسلام از فرقهاى به نام هشاميه و يا امثال آن اطلاعى نداشت! نه كسى نام اين فرقه را شنيده بود و نه كسى از باطن و حقيقت آن چيزى مىدانست. حتى شيعيان كه لا اقل از احوال مذهب خود بيش از ديگران با اطلاعند اسمى از اين فرقه نشنيده بودند.
شهرستانى درباره اعتقادات شيعه مىگويد: " از مختصات شيعه، عقيده به تناسخ وحلول وتشبيه است "، و حال آن كه علماى شيعه در كتب خود پيوسته معتقدين به تناسخ و حلول و تشبيه را كافر دانستهاند.
ابو محمد خوارزمى كه معاصر با شهرستانى بوده، سخنانى درباره وى دارد كه ما را از اطاله بحث پيرامون شهرستانى و كتابش بى نياز مىسازد.
خوارزمى مىگويد: " اگر شهرستانى در اعتقاداتش سر در گمى نداشت و به الحاد و بى دينى متمايل نبود امام مىشد. بسيارى از اوقات ما كثرت فضل و كمال عقل او را مىديديم و از تمايلش به چيزهاى بى پايه و اساس... - كه نه دليل عقلى داشت و نه نقلى - شگفت زده مىشديم، ونعوذ بالله من الخذلان... من در بسيارى از سخنرانىهاى عمومى او (ومجالش وعظش) حاضر شدم، در ميان گفتههايش نه يك جمله " قال الله " بود و نه يك جمله " قال رسول الله " [يعنى در ميان حرفهايش نه حرف خدا بود و نه حرف پيامبر (ص)]. (26) 4 - كتاب الانتصار (تأليف ابو الحسن خياط معتزلى) ابو الحسن خياط چنين مىنويسد:
1 - " شيعيان مىگويند خدايشان جسمى است داراى شكل و صورت، گاهى حركت مىكند و گاهى در يك جا قرار مىگيرد، زوال مىپذيرد و نقل مكان مىكند ". (27) 2 - " شيعهاى روى زمين پيدا نمىشود كه قائل به جسم بودن خدا نباشد ". (28) 3 - " شيعيان معتقدند كه حتى صد مرد مىتواند با يك زن در يك روز آميزش * (هامش) * (26) معجم البلدان - ذيل كلمه شهرستان - ج 5 / 315.
(27) الانتصار ص 7، 8.
(28) الانتصار ص 144. (*)