خدا در آئين وهابيت (فارسي) - سيد محمود عظيمى - الصفحة ٢٥
است اما از آنجا كه بخارى در صحيح خود ج 9 ص 17 آيه را تأويل كرده و گفته معناى آيه اينستكه همه چيز از بين رفتنى است جز ملك خداوند. آقاى البانى به غيرتش بر خورده و تأويل بخارى را انكار كرده و مى گويد: بخارى چنين چيزى نگفته است، بلكه هيچ مسلمان مؤمنى چنين چيزى نمى گويد.
نتيجتا معناى سخن البانى بعنوان اسوه و الگوى وهابىها اينستكه مسلمان مؤمن بايد اعتقاد داشته باشد: همه چيز حتى تمامى بدن خداوند از بين خواهد رفت و فقط صورت خداست كه باقى خواهد ماند.) آقايان وهابيها عقيده خود را به خداوند از كجا گرفته اند؟!
- قال الجرجاني في شرح المواقف: ج 8 ص 19 المقصد الأول: أنه تعالى ليس في جهة من الجهات ولا في مكان من الأمكنة، وخالف فيه المشبهة وخصصوه بجهة
(٢٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 ... » »»