اشكال ديگر اهل سنت اين است كه آنها بدون در نظر گرفتن واقعيتهاى تاريخ و نيرنگهاى دستگاه بنى اميه هر حديثى را مىپذيرند و براى عقل خويش هيچ ارزشى قائل نيستند كه آيا اين حديث درست است يا خير؟ به دو نمونه توجه بفرمائيد.
الف - مىگويند پيامبر فرموده: " ابو طالب " در كناره هاى كم عمق دوزخ است كه مغزش از آن به جوش مىآيد " (1).
به همين خاطر مىگويند او مشرك بوده است، اما جهادهاى او براى اسلام و تحمل دشمنى قبيله اش را در نظر نمىگيرند تا جائى كه حاضر شد سه سال همراه برادر زاده اش در يك دره زندانى شود و از برگ درختان بخورد، اشعار اعتقادى او در يارى دين پيامبر (صلى الله عليه وآله) را ناديده مىگيرند و همه كارهاى پيامبر (صلى الله عليه وآله) در حق او را نيز مىپوشانند كه چگونه او را غسل داد و كفن وى را از پيراهن خويش تهيه فرمود و به درون قبرش رفت و آن سال را سال اندوه (عام الحزن) ناميد و فرمود:
- " به خدا سوگند، قريش نتوانستند با من كارى بكنند مگر پس از مرگ ابو طالب " (2).
ب - پس از فتح " مكه " پيامبر (صلى الله عليه وآله) درباره " ابو سفيان " فرمود: