" يخرج المهدى على رأسه ملك ينادى ان هذا هو المهدى فاتبعوه " وبالجملة قريب به چهل حديث همين ابراهيم بن محمد حموينى در كتاب خود به اسانيد معتبره از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) روايت كرده كه همه آنها نصوصند بر امامت و خلافت حضرت قائم (عجل الله تعالى فرجه) و آنكه از اولاد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) از على (عليه السلام) وفاطمة و حسين (عليهما السلام) است و امام و خليفه دوازدهم رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) است و غايب از انظار و منتظر فرج است و به امر الهى خروج خواهد فرمود در حالتى كه خليفة الله در ارض است.
ابو المظفر سمعانى وحافظ أبو نعيم در كتاب " اربعين " و محمد بن محمد شافعي در كتاب " كفاية الطالب " و دار قطني در كتاب " جرح و تعديل " از أبو سعيد خدرى وعلى بن هلال روايت كرده اند كه چون مرض بر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) شديد شد حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در نزد سر مبارك او نشسته، گريه مىكرد چون صداى گريه او بلند شد آن بزرگوار رو به جانب فاطمه [عليها السلام] نموده فرموده كه:
" اى حبيبه من فاطمه چه چيز باعث گريه تو شد؟ " عرض كرد كه: " مىترسم امت تو بعد از تو مرا ضايع گردانند و رعايت ننمايند حرمت مرا " فرمود:
" اى حبيبه من مگر نمىدانى كه حق تعالى مطلع گرديد بر زمين و پدر تو را اختيار كرده مبعوث گردانيد به رسالت، پس بار ديگر مطلع گرديد و برگزيد شوهر تو را و به من وحى فرمود كه تو را به او تزويج نمايم، اى فاطمه حق تعالى هفت خصلت بما عطا فرموده است كه به احدى پيش از ما عطا نكرده و بعد از ما به احدى عطا نخواهد كرد. منم سيد پيغمبران و گرامىترين ايشان در نزد خدا و محبوب ترين خلق به سوى خدا و من پدر توام و وصى من بهترين اوصياء و محبوب ترين ايشان است به سوى خدا و آن شوهر