" لا نبى بعدي ولا كتاب بعد كتابي ولا امة بعد امتى فالحلال ما احل الله على لساني إلى يوم القيامة والحرام ما حرم الله على لساني إلى يوم القيامة " و ابن قتيبه ميگويد: كه اين كلام رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) منافاتى ندارد با آنچه در حديث مذكور است كه مسيح فرود آيد و خوكها را بكشد و صليب ها را بشكند پس چون فرود آيد چيزى از دين رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) را نسخ نكند و تقدم نجويد بر امام امت او بلكه او را مقدم داشته و در پشت سر او نماز گذارد.
و ابن شيرويه ديلمى در كتاب " فردوس " از انس بن مالك روايت كرده كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود كه " ما اولاد عبد المطلب سادات اهل بهشتيم و آن منم وعلى (عليه السلام) و حمزه و جعفر وحسن و حسين و مهدى (عليهم السلام) " و نيز ابن شرويه در كتاب مذكور در باب هاء به سند خود از أبو سعيد خدرى روايت كرده كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) فرمود كه:
" از امت من بيرون مىآيد مهدى (عليه السلام) نامى، كه امت من در آن زمان متنعم شوند به نحوى كه مثل آن را نديده باشند و آسمان در وقت حاجت باران پى در پى بر ايشان ببارد و زمين نباتات خود را نگاه ندارد و اموال در آن وقت بى قدر باشند و هر كس كه به نزد آن حضرت آيد و از او سؤال كند چندان به او عطا فرمايد كه قوه و استطاعت حمل آن را نداشته باشد " و نيز ابن شرويه در كتاب مذكور به سند خود از عبد الله بن عمر بن خطاب روايت كرده كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) فرمود كه:
" خروج مىكند مهدى (عليه السلام) در بالاى سر او ملكى است كه ندا مىكند اين است مهدى (عليه السلام) او را پيروى كنيد و اطاعت نمائيد " صاحب " معجم طبرانى " به سند خود از جابر بن عبد الله انصاري روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) شنيدم كه فرمود:
" ملتفت مىشود مهدى (عليه السلام) و نظر مىكند به عيسى (عليه السلام)