" إذا قام قائمنا وضع الله يده على رؤس العباد فجمع بها عقولهم وكملت به احلامهم " (8).
(آنگاه كه قائم ما قيام كرد، خداوند دست رحمت و قدرت او را بر سر بندگان مىگذارد، بوسيله او خرد و انديشه هاى انسانى به تكامل مىرسد) ظلم و ستم، تعدى به حقوق الهى و مردمى زائيده جهل و نادانى و دور افتادگى انسان از فرهنگ اصيل انسانى است و هم چنين جهل و نادانى مانع از ساختن زير دريائى و يا سفينه هائى فضائى، آنگاه پياده شدن بشر در قمر نيست، فرهنگ انسانى، يك فرهنگ تمام عيار است كه بخشى از آن را صنعت و اختراع تشكيل ميدهد در حالى كه ابعاد ديگر آن مربوط به " شناخت خود " و " جامعه " و " شناخت موقعيت خود در جهان " مىباشد و يك چنين شناخت جز در پرتو تكامل عقول و انديشه ها، ميسر نمىگردد و در اين موضع، انسان آنچنان وارسته از " خود خواهى " و " خود محورى " مىگردد، كه عشق بكمال و حقيقت را بالاترين كمال مىداند و تجاوز به حقوق انسانها را نشانه ذلت وعجز و پستى مىشمارد.
ج - تكامل صنايع:
حكومت واحد جهانى بدون تكامل صنعت، بالاخص وسيله ارتباط جمعى امكان پذير نيست، زيرا حكومتى كه ميخواهد نداى الهى را به اقصى ترين نقاط جهان برساند، همه مردم جهان را از پيام خود آگاه سازد، نمىتواند جدا از تكامل صنايع و وسائل ارتباط جمعى انجام بگيرد، حاكم الهى كه بايد پيام خدا را در يك شب به سراسر جهان ابلاغ كند و وظيفه مردم را در برابر حوادث و رويدادها روشن نمايد، بايد از وسائل تندرو و دستگاه هاى گزارش گر قوى و نيرومندى، برخوردار باشد و اگر در دوره هاى گذشته رجال آسمانى بر تشكيل چنين حكومتى توفيق نيافته اند مقدارى از آن معلول فقدان