رواست همچنان بقاء مهدى (عليه السلام) در سرداب جايز است و اگر بگوئى كه حضرت رب الارباب از خزانه غيبي خود عيسى را غذا ميدهد مىگوئيم كه خزائن خدا فانى و تمام نخواهد شد هرگاه مهدى (عليه السلام) را نيز در سرداب از خزانه غيبي غذا ارزانى دارد و اگر بگوئى كه عيسى از طبيعت بشريه بيرون شده مىگوئيم اين دعوى باطل است زيرا كه خدا در كتاب مجيد خود به سيد انبياء (صلى الله عليه وآله و سلم) خبر داده:
" قل انما انا بشر مثلكم يوحى إلى " (25) و ثالثا: آنكه منتقض به بقاء دجال است در چاهى به سخت ترين وجهى مغلولا مقيدا، بعد از آنكه بقاء دجال بر وجه مذكور ممكن باشد پس بقاء مهدى (عليه السلام) را چه مانع دارد و حال آنكه نه در قيد است و نه در چاه بلكه در كمال تعظيم و تكريم وعز و جاه است.
پس ثابت شد كه اين امر شرعا وعادة ممكن و غير ممتنع است. حقير مؤلف كتاب مىگويد كه آنچه در آخر ذكر كرد كه حضرت حجت (عليه السلام) باقى در سرداب و غايب از انظار است و ممكن است بقاء او بدون آنكه كسى قائم به طعام و شراب و خدمات او شود كلامى است واهى و اماميه قائل به آن نيستند، بلكه مذهب امامية آن است كه محل غيبت آن سرور ابتداء در سرداب مقدس بود و لكن الان آن سيد عالميان در سعه ارض الهى با خدم و حشم و خيمه و خرگاه در سعه رحمت و نعمت الهيه و متصرف در همه عالم است به همان نحوى كه ارادة الله به آن تعلق گرفته است و اعوان وانصار او از ابدال و رجال الغيب به امر آن سرور در اطراف عالم گردش مىكنند و به آنچه امر فرمايد قيام مىنمايند تا آن زمانيكه خداى تعالى به ظهور آن سرور اذن فرمايد كه زمين را پر از عدل و داد نمايد پس به ادله عقليه و نقليه ثابت است وجود و حيات و بقاء آن حضرت و عصمت وطهارة و امامت او و آنكه زود ظهور فرمايد و زمين را پر از عدل و داد كند بعد از آنكه پر شده از ظلم و جور و قلوب وابصار شيعيان به جمال با كمال آن نور الهي به ظهور او روشن خواهد شد.